•  خطیب الدوله ها که برای دستمالی قیصریه را به آتش می کشند وبرای حب وبغض سیاسی ومنافع باندی وجناحی از مقدس ترین تریبون ها بدترین استفاده ها را علیه مخالفان کرد ه

•  وبه بهانه اصول گرایی  ودفاع از ارزش ها بر هر منتقد ومعترضی به هر شکل که بخواهند حمله کرده وبدترین پرده دری وتخریب شخصیت را انجام می دهند  این روزها در برابر تهتک به ارزشها و مسلمین که از طرف دولتیان صورت می گیرد خاموش وساکتند

• ونفسانیت سیاسی اجازه نمی دهد که از ارزشها دفاع کنند  واز این که چرا مدعیان دربرابر انظار بین اللملی چنین به ضرورتی چون حجاب پوزخند می زنند ووعاظ الدوله ها نیز با سکوتشان مهر تایید بران  می زنند جامعه دینی  رادر بهت وحزن فرورفته  برده است 

•  از این که در ایام خاک وخون بحرین ویمن ولیبی بانیان مکتب ایرانی ودولت ایرانی  به تدارک جشن نوروزی پرداخته اند ووعاظ قدرت به غیرتشان هیچ بر نمی خورد برای مردم سخت وسنگین است

• و مرحبا به شخصیتی چون حاج حسین انصاریان که آبروی منبر وخطابه را در بازار مکر وسیاست به مداحی ویا سکوت دربرابر ریاکاران نفروخت ونشان داد که هنوز خطیبان خدا ترسی هستند

•  که نه به کان قدرت که به مکتب حسین تعلق دارند وغیرتشان نه با موج وهیاهوی قدرت طلبان که با دیدن ظلم وستم وتزوبر به جوش می آید ونه تنها برای اعتبار وموقعیت آبروریزی نمی کنند

•  بلکه از آبروی خود برای دفاع از اسلام ومسلمین مایه می گذارنددر این سالهای سخت صدا وندای عالمانی چون جوادی وهاشمی وانصاریان در ظلمت افکنی غوغاگران امید بخش مومنان به اسلام و مایه آبروی روحانیت  حقیقت محور است

• البته شاید از فردا غوغاگران غالی صفت که بر هر صدای منصح ومشفقی در این سال ها تاخته اند وخوارج وار شمیشر زبان وبیانشان بر ریختن آبروی دلسوزان همیشه آخته بوده  است

• بخواهند علیه این روحانی  وارسته نیز حرکتی انجام دهند ولی چه باک که اینان آبروی خود را باخدا معامله کرده اند ودر زمانه ای که انقلاب واسلام بیش از جان ومال به بذل آبروی بزرگان نیاز مند است . این عالمان وعارفان سوخته دل خود را آماده این فدا کاری کرد ه اند

هروقت  صدای همهمه می آید

هروقت  خدارعشه بر دل زمین می پاشد

هروقت وقت حلول سال نو می گردد 

یکی می پرسد او باز می گردد ؟

حال که غوغای مردم ولرزش زمین ونوروز

این سه آیت آمدنت جلوه کرده توی یک روز

می پرسند او باز می گردد ؟

اوبی ا بر و حجاب می تابد ؟

ودلی می گوید که از ادا وادعاخسته ایم

از مدعیان بد خلق خلق فریب دل شکسته ایم

از آنکه نام نیک او نان عده ای است به غم نشسته ایم

کاش آن که رسواگر مدعی است باز آید

کاش آن که تجلی خلق محمدی است باز آید

کاش  برد سراب سالوسان سیاست باز

 آب  چشمه جاری به دست آن بنده نواز

با این که نوشته های این وبلاگ به مذاق برخی خوش نیامده ومحدودیت هایی برای خوانندگان ایجاد کرده اند تا دسترسی به وبلاگ حقیر مشکل باشد اما بنده آنچه را که حق ووظیفه خود می دانم می نویسم

به امید آنکه کنترل کنند گان سایت ها ووبلاگ ها نیز بدانند که با فیلتر واعمال محدودیت کاری از پیش نمی برند اگر جواب منطقی  یا نظری دارند  مطرح کنندتا خوانندگان خود قضاوت کنند

اما نوشته امشب  به صداوسیما این نهادی که در این سالها پشتیبان اصلی مکتب ایرانی واسلام ایرانی بود ه است اختصاص دارد در سالگرد رحلت حاج سید احمد اقا سیمای ایرانی مثل سال گذشته با هدف وغرض خاص سیاسی به تحلیل وتجلیل شخصیت مرحوم حاج سید احمد خمینی  (ره)پرداخت

البته طبق معمول تحلیل این سالهای سیما هدف اصلی استفاده ابزاری حتی از این شخصیت عزیز در جهت منافع سیاسی وباندی خود بود وقسمت اصلی برنامه به وصیت یادگار امام به فرزندان خود اختصاص داشت که آنها را به تبعیت ازرهبری فرا می خواند

 وتعریضی که سیما دنبال آن بود در واقع القاء عدم تبعیت فرزندان آن مرحوم از رهبری است سیما در واقع با چنین القاءات رندانه زمینه ساز حادثه 14 خرداد گذشته بود وگویا دوباره تدارک حادثه ای مشابه را می  بیند

با آن که اکثریت بزرگان ومراجع ودلسوزان انقلاب واسلام حادثه 14 خرداد  در حرم امام را به شدت محکوم کرده واز عاملان آن بیزاری جستند وبزرگانی چون آیت الله العظمی وحید خراسانی شخصا با سید حسن خمینی در این باره ابراز همدردی کرد

اما سیمای مکتب ایرانی گویا از آن واکنشها درسی نگرفته باز در صدد فتنه دیگری است جرم سید حسن آقا همراهی نکردن با پروژه تخریب وهتاکی وریشه سوزی بانیان اسلام ایرانی است از نظر سیمای مکتب ایرانی اگر کسی چنگ به صورت یاران حقیقی  امام وانقلاب نکشید

 اگر از اخلاق محمدی و ارزشهای انسانی دین اسلام  دفاع کرد اگر امام را شخصیتی جامع عقل وعرفان وسیاست ومردم دوستی وتوحید دید اگر مرعوب ریاکاران وظاهر سازان بی ریشه نشد

 اگر در کنار تکلیف از حق مردم سخن گفت اگر فردی ولو به ظاهر صاحب منصب را به خاطر زیر پا گذاشتن اخلاق وادب همراهی نکرد واگر ثنا گوی جاهلان متنسک وافراط گران نشد اگر نگذاشت که شخصیت شاخص وجهان شمول امام به دست نورسیده ها تحریف شود

اگر مقابل برخورد گزینشی با سخنان امام ایستادآنگاه مستحق کینه ورزی سیمای مکتب ایرانی خواهد شد ولی چه باک که سلاله  پاک خمینی عزیز نشان داده اند که تسلیم شانتاژ ها  نمی شوند

و به همین دلیل در قلب مردم ایران اسلامی قرار دارند که نمونه کوچک آن در حدود یک ماه پیش در قم از طرف مردم قم ابراز شد وهتاکان را سر جای خود نشاند وگذشت زمان حقایق را روشنتر خواهد نمود

در نوشتار قبل گفته شد که اسلام ایرانی روز به روز نشانه ها ی خود را آشکارتر می کند ودولتی که بنا بود اسلامی باشد حال استحاله تدریجی خود را علنی تر می کند از جمله این علامت ها به برپایی جشن نوروز در سازمان ملل وبه گفته برخی نمایندگان اختصاص بودجه کلان در این باره است

 در حالی که منطقه مسلمان نشین خاورمیانه  وشمال افریقا در آتش  خشم دیکتاتورهای دیوانه می سوزد ودر لیبی وبحرین ویمن حمام خون به راه انداخته اند ودر زمانه ای که شیعیان بحرین فریاد یا للمسلمین سرداده وطلب کمک می کنند

 آقایان بنادارند در امریکا جشن نوروزی بر پا کنند وبی شباهت نیست چنین ادا و  اطوار ها وحاتم بخشی از کیسه بیت المال با جشن های شاهنشاهی در زمانه ای که مردم ایران به نان شب محتاج بودند ومسلمانان فلسطین زیر چکمه های صهیونیزم در حال جان دادن بودند

باز از نشانه های آشکار شدن استحاله دولت اسلامی مصاحبه رییس دولت با خبرنگار بی حجاب خارجی در تهران است که تصویر آن این روزها در دسترس همه قرار گرفته است دولتی که با شعار احیای ارزشها روی کار آمد به راحتی آشکارا به ضروری ترن ارزشها پوزخند می زند وکسی هم معترض نیست ؟

نه کفن پوشی به خیابان می آید نه در مدرسه ومسجد تحصنی رخ می دهد ونه فریاد وا اسلام سر داده می شود البته از بانیان مکتب ایرانی انتظاری نیست وهوشمندان ودردمندان از ابتدا می دانستند

که همه شعارهای سابق پلی است برای رسیدن به مکتب ایرانی ولی از حامیان به اصطلاح اصول گراباید متعجب شد که چرا حتی نمی پرسند چرا چنین شد ؟ وچرا هنوز ساکتند وبلکه موید

آیا اگر روسای جمهور سابق نیز چنین حرکت غیر قانونی وغیر شرعی را در منظر عمومی وبین اللمللی می کردند براحتی از کنارش می گذشتند یا حداقل  تا پای استیضاح وسلب اعتبار مقامش پیش می رفتند ؟.

از تفاوت های  فکری  ونظری ایران اسلامی با اسلام ایرانی گفتیم در ادامه به برخی خصیصه های عملی اسلام ایرانی می پردازیم

در مکتب ایران اسلامی اخلاق وارزشها مطلق نیست بلکه کاملا نسبی است وبر مدار تشخیص بانیان مکتب اسلام ابرانی می چرخد

مثلا توهین وجسارت به یکی از منسوبان رییس یک دولت اروپایی مذموم وناپسند وغیر اخلاقی است اما توهین وتهمت به منسوبان وخود روحانیت انقلابی بی اشکال است 

 بارزه دیگر مکتب اسلام ایرانی در زمینه اخلاق اینکه ازآن جا  که  حداقل در مواردی اخلاق از سیاست جداست لذا هدف وسیله را توجیه می کند واگر هدف شما به ظاهر مقدس باشد آن وقت دروغ ودشنام نیز جایز خواهد بود

خصیصه دیگر اسلام ایرانی ادعای ارتباط با غیب وامام زمان است ولازم نیست در این باره فرضا نظر مراجع وعلمای دینی لحاظ شود بلکه صرف ادعای عدالت ورزی کفایت می کند تا ادا وادعای بالاتری به نام پیوند وارتباط با امام زمان مطرح شود

 تا هم در نظر مردم تقدسی پیدا شود وهم واسطه هایی چون مراجع وعلماء براحتی دور زده شده ومستقیما وصل به امام شوندو هر نقد وایراد دینی که به رویه مکتب ایرانی وارد شد با جواب پشتیبانی حضرت دفع شود

خصوصیت دیگر مکتب ایرانی این که برخلاف ادعا که خود را پیرو وسرباز ولایت فقیه می شمرد در عمل هرجا لازم باشد از این نهاد برای حفظ وبقای خود هزینه می کند  واساسا در مکتب ایرانی سایرین مقدس وغیر مقدس سپر بانیان مکتب ایرانی  هستند

دیگر ویژگی مکتب ایرانی جمع تناقض ها وتضادها است فرضا هم می شود ادعای امام زمانی بودن داشت وهم به پشتوانه شاهنشاهی خود بالید ودر همین زمینه هم می شود ادعای ضدیت با اسراییل را کرد وسخن از محو اسراییل راند

وهم می شود به تقدس واحیای  نام کوروش (کسی که قوم یهود را زندگی دوباره بخشید وکسی که به شدت محبوب یهود واسراییل است ) پرداخت

هم می شود ادعای ولایت مداری کرد وهم می شود دستورات مختلف رهبری را در عمل نادیده گرفت هم می توان ادعای اتصال به امام زمان کرد وهم  اعتنایی به سخن مراجع  را نداشت  مراجعی که طبق نص فرمان حضرت نایب ایشان در زمان غیبت شمرده شده اند

 از آخرین موارد در این زمینه  می توان تقدیر وتشکر از گروه اجرا کننده موسیقی در شیراز اشاره کرد که با مخالفت علمای حاضر در جلسه وترک مراسم از جانب ایشان همرا ه شدولی رییس دولت از ایشان تقدیر کرد