سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رضاخان در طول حکومت خود چند دستور ویژه استعماررا درایران اجراکرد کشف حجاب ،ممنوع کردن عزاداری برای اهل بیت وسالار شهیدان ،فشار بر روحانیت ومحدود کردن پوشیدن لباس روحانیت ،در بررسی رابطه این سه موضوع اشتراکاتی بین هرسه وجود دارد که قابل تامل است .

هرسه مورد یک علامت ونماد وپرچم هستند لباس روحانیت نماد فقه وعلم اهل بیت، حجاب نماد حیاء ونجابت زن مسلمان ومجلس عزا ی حسینی نماد یاد مظلومیت ودشمنی با ظلم است

و جه دیگر مشترک در این که هرسه به نوعی حافظ ایمان ودین و اصالت جامعه  هستند یکی ایمان را دربرابر طغیان شهوت ووسوسه شیطان حفظ می کند و جامعه را از فساد اخلاقی باز می دارد وآن حجاب است دیگری خلوص واصالت وحقیقت دین را از تحریف ودست اندازی  وجامعه را ازتن دادن به ذلت درونی وبیرونی حفظ می کند.

 وآن یاد ونام سالار شهیدان است که تفسیر سرخ وصریح سنت نبوی است که عدالت را درکنار توحید  وعزت را در کنار عبودیت فریاد می کند وسومی دین را از خرافه والتقاط  وجامعه را از کید استعمار حفظ می کند

که آن روحانیت اصیل است که با تکیه بر فقاهت جعفری  استواری اندیشه وعلم دینی را دوام می بخشد  و با مقابله با زورگویی مستبدین وطمع طلبی بیگانگان استقلال و کرامت جامعه را تضمین می کند .

 و اشتراک سوم این سه اصل مبغوض مستبدین واستعمارگران ،در هویت بخشی این سه رکن  به  مردم واجتماع است در زمانه ای که درهجوم فرهنگ مبتذل وحقیقت سوز سرمایه داری غربی نداشتن هویت بومی ودرونی بهترین زمینه را برای بسط وتوسعه این فرهنگ فراهم می نمود

ودر شرایطی که بازوان  مدافع هویت انسانی واسلامی ما در حجاب ولباس روحانیت وپرچم عزای سالار شهیدان نماد ونمود ویژه می یافت  حذف این نمادها درواقع برای از بین بردن هویت این مردم بود .

تا مردمی درخلا هویت علمی وفرهنگی واجتماعی دست به دامانان جاعلان هویت های قلابی ببرند  بنابراین اربابان رضاخان در این طرح ها چند هدف مهم را دنبال می کردند.

 از بین بردن هویت مردم ،از میان برداشتن ستون های دینداری وایمان جامعه ، وتخریب  استوانه ها واصول اخلاقی جامعه  ومهم ترین ویژگی انقلاب امام راحل ،مقابله با این اقدامات دین و مردم سوز پهلوی بوده است.

 انقلاب اسلامی در واقع به دنبال احیای هویت اسلامی وانسانی مردم ایران واحیای ار زشها و  اخلاق اسلامی واحیای اسلام ناب محمدی وحسینی و اسلام  عدالت محور و ظلم ستیز و مخالف سلطه بیگانگان بوده است .

وادامه ورشد روز افزون انقلاب نیز وابستگی   به توجه به این ارکان  دارد ، که همان بازگشت به هویت حقیقی وهویت یابی اصیل و پیاده کردن اخلاق اسلامی در همه زمینه ها و احیای  اسلامی است  که توحید آن در عدالت و عبادت خدا  درکنار توجه به حقوق مردم قرار می گیرد ،






تاریخ : یکشنبه 91/10/17 | 9:4 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

چند وقتی است که دیدن مکرر چهره برخی هنرپیشه ها درتلویزیون برای بینندگان ملال آورشده است به عنوان نمونه در سه سریال کلاه پهلوی ،میلیاردر ویلدا ، یکی از هنرپیشه ها چهره ثابت هر سه سریال است .

گذشته از ملال آوربودن و یکنواختی حاکم بر این سریال ها که به دور از واقعیات جامعه و غالبا به افراد متمول ودررفاه جامعه مربوط هستند ،این حضور مستمر و ثابت  برخی چهره ها حاوی نکاتی است که به برخی اشاره می کنیم .

1-این موضوع نشان دهنده عدم توجه تهیه کننده وکارگردان به کیفیت هنری فیلم هاست طبیعی است وقتی چهره هایی به طور مستمر بخواهند نقش بازی کنند و رشد متورمانه در کمیت داشته باشند  کیفیت اثر افت خواهد کرد.

 وهنرپیشه وقت وفرصت وتوان لازم را برای ایفای دقیق وهنرمندانه نخواهد داشت و همین موضوع نشان می دهد که در سایر مسائل مربوط به کار نیز گویا همین روحیه حاکم است در کشوری که بیشترین بازیگر در تیپ های مختلف دارد.

 و برخی هنرمندان خانه نشینی اجباری را برگزیده اند استفاده مکرر از برخی چهره هانشان می دهد که عوامل تهیه کننده نه به فکر هنر وکیفیت هستند ونه به فکر هنرمندان ودرواقع با توزیع ناعادلانه بودجه های بیت المال هم درحق سایر هنرمندان جفا می کنند وهم کارهای نازل را به آنتن می فرستند .

2- نکته دوم بی توجهی سیم ابه مخاطب را می رساند، در فضای فعلی که مردم از جهات مختلف در فشارهای اقتصادی وغیره هستند و صداوسیما می بایست نقش آرامش بخشی بیشتری در جامعه داشته باشد.

 اما متاسفانه با سیاست ها ومدیریت های غلط در زمینه های مختلف به جای کم کردن از دردها و مصائب به گونه ای رفتار می کند که بر دردها می افزاید وبه جای کاستن فشار روانی موجود در جامعه این فشارهارا تشدید می کند.

 درشرایطی که بیکاری معضل جامعه است و مرز بیکاران به سه میلیون رسیده است تاثیر روانی چنین بی مدیریتی آن است که جوانان به هر سو که می نگرند حس می کنند که عدالت  و ضابطه ای در مدیریت اشتغال وجودندارد از ابوالمشاغل های دولتی گرفته که هروز پست ومقام جدید می گیرند تا بازیگری در سیما ،

3-نکته بعدی بازگشت به  روحیه برخی هنرپیشه هادارد که به راحتی به  شرافت هنری وفرهنگی خود در این آشفته بازار بی مدیریتی ها ضربه می زنند، خوب است دراین جا از پرویز پرستویی  (حاج کاظم آژانس شیشیه ای ) یاد ی کنیم .

که چندی پیش گفته بود پیشنهاد بازی در بیش از بیست فیلمنامه را نپذیرفته است  چون سطح کار ومحتوا نازل بوده اند و این که بیکاری را بر پرکاری مبتذل و سطحی ترجیح می دهد ،این در واقع منطق و روش درست یک هنرمند متعهد است .






تاریخ : یکشنبه 91/10/17 | 3:20 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

درادامه بحث امربه معروف به ساحت سوم امربه معروف که امربه معروف عملی است می پردازیم امربه معروف عملی خود به دو قسم امر ونهی زبانی و یدی تقسیم می شود وآن چه وظیفه همه مومنان است امرنهی زبانی است.

 وامرونهی همراه اقدام عملی و ظیفه حکومت است و البته در مواردی فرد فرد مومنین هم باید اقدام عملی در امرونهی کنند فرضا اگر فردی قصد ضرب وجرح دیگری را دارد مانع شدن از این عمل واقدام  فعلی برای نهی از این منکر وظیفه هر شاهد ماجراست واختصاص به حکومت ندارد.

 اما  درباره کیفیت امربه معروف ونهی از منکر، نکاتی وجوددارد که باید به آنها توجه نمود وما دراین جا به برخی از این موارد اشاره می کنیم .

1-همان طور که از عنوان امر برمی آید در امر به معروف عملی ، آمریت نهفته است واین فراتر از تبلیغ وتذکر است واز جنس حاکمیت است در واقع امربه معروف اصل حکومت عمومی مومنان بر یکدیگررا مطرح می کند.

 وهمان طور که  احکام عبادی اسلام اختصاص به زمان و مکان خاص ندارد فرضا نماز را درهر جا می توان  به جا آورد، برخلاف ادیان دیگر که عبادات را محصور در کنیسه وکلیسا می کنند ،همین گونه احکام اجتماعی اسلام هم اختصاص به حکومت ندارد.

 بلکه حداقل بخشی از آن برعهده وحق همه مومنان است و در هر شرایطی قابل اجراست و یکی از معنای و موارد یکی بودن سیاست ودیانت در اسلام همین است که سیاست ورزی در ذات دین  داری نهفته است

وهر مسلمان به حکم اسلام باید دخیل در اجتماع وسیاست باشد واین موضوع اختصاص به فرد یا حزب یا طبقه خاص  یا حاکمان ندارد  وبازوی اجرایی آن امربه معروف ونهی از منکر است  لذا اصل امربه معروف درواقع حق حاکمیت عمومی مومنان را می رساند .

2-در کنار آمریت که ظاهر امر است ایمان مطرح است که گوهر وباطن همه اعمال است لذا امر دراینجا قید و ویژگی مهمی که دارد ایمان است وامر مومنانه با امرهای دیگر تفاوت دارد امر مومنانه اولا توام حکمت است.

 همان طور که درباره امر خداوند وصف حکیم آمده است (من کل امر حکیم ) لذا امر  ونهی مومن با حکمت همراه است که درعین استحکام مستند به دلیل وعقلانیت است لذا امری جاهلانه نیست همچنین امر مومنانه توام رافت ورحمت ایمانی است وغیراز امرهای مستبدانه وخودخواهانه است.

 لذا در روش هم متفاوت از امرهای مستبدانه وفرعونی است وهمان طور که حاکمیت وحکومت دینی وایمانی در روش اجرایی با حاکمیت مستبدانه متفاوت است وبر محور دوستی وعشق وعطوفت ایمانی وولایی است  آمریت در امربه معروف هم که از جنس حکومت ومرتبه نازله آن است در روش ومنش متفاوت از آمریت مسنبدانه است.

 لذا مومن امربه معروف خودرا با حکمت و معرفت از سویی وبا رحمت وعطوفت از سوی دیگر توام می کند و لذا خشونت و زرگویی بی منطق در امربه معروف جایی ندارد وامربه معروف مومن که از امر وایمان الهی سرچشمه می گیرد آمیخته با معرفت وعلم ورحمت است.

 و همان طور که خداوند در قرآن وقتی امر ونهی می کند دلیل آن را بیان می کند و با معرفت به عملی می خواند،( نمونه از بیان حکمت و فلسفه ام رو نهی های الهی در سوره اسراء آمده است (آیات 20تا 40)

مومن هم امر ونهی خود را با آگاهی بخشی ورحمت  توام می سازد و موضوع امر ونهی توام با رحمت ومعرفت درهمه موارد امربه معروف ونهی از منکر وخصوصا درجایی که مخاطب جوان ونوجوان است بسیار حائز اهمیت است وچه بسا عدم لحاظ این شرایط نتیجه معکوس دهد .

وانشالله در نوشته بعدی به برخی معارف وحکمت هایی که باتدبر در آیات قران برای آگاهی بخشی می تواند مدنظر قرار گیرند می پردازیم .






تاریخ : جمعه 91/10/15 | 8:55 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

زمان گویی از نفس افتاده است

جهان انگار  در قفس افتاده است

انسان به نفس نفس افتاده است

آسمان به قبض وبسط افتاده است

قلب  زمان از تپش افتاده است

سایه ذلت بر زمین افتاده است

جان از پیکر خویش  کنار افتاده است

امت از امام خود جدا افتاده است

 






تاریخ : جمعه 91/10/15 | 2:5 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

درادامه بحث امربه معروف به ساحت دیگر آن که بعد اخلاقی است می پردازیم اولا مراد از اخلاق یعنی دارابودن اوصاف وحالات انسانی در برخورد با دیگران است  وامربه معروف اخلاقی یعنی مومن با حالات و صفات وفضایل الهی  با دیگران برخورد می کند .

وهممین دعوت به معروف واصلاح وخیر است فرضا کسی که دردرونش ملکه عدالت وانصاف وجوددارد در برخورد با دیگران عادلانه قضاوت می کند و منصفانه سخن می گوید وهمین ترغیب ودعوت وامربه عدالت وانصاف است.

 در مقابل فردی که دارای اوصاف واخلاق رذیله است در برخوردهای اجتماعی درون خود را به نمایش می گذارد فرضا کسی که دچار سوءظن است غیبت می کند تهمت می زند وامثال آن واین دعوت به این منکرات است .

و مومن متخلق به اخلاق الهی زنده کننده معروفات وباطل کننده منکرات است در مقابل مومنان ، منافقان هستند که به تعبیر قرآن امربه منکر ونهی از معروف می کنند واین بیشترین مصداقش در امرونهی اخلاقی ورفتاری است .

در واقع منافق با دروغ گویی شایعه پراکنی هتک آبروها وهمین طور بی اعتنایی به حدود وحرامهای الهی امربه منکر ونهی از معروف می کند او منکررا زنده می کند ومعروف را می میراند والبته باید درشناخت حدود وحریمهای الهی دقت کنیم .

و فقط آنهارا محصور در حدود وحرام هایی که بعضا دارای حکم شدید فقهی وحقوقی هستند نکنیم وبدانیم که گرچه برای برخی منکرات حد شرعی اقامه نمی شود اما آثار آن کمتراز منکرات آشکار نیست بلکه ممکن است بیشترباشد در روایت غیبیت از زنا شدیدتر دانسته شده است.

 و حرمت مومن به اندازه کعبه و بلکه بالاتر معرفی شده است  روایت شده حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و اله متوجه کعبه شدند و فرمودند: مرحبا به تو اى کعبه چه اندازه بزرگ هستى و در نزد خداوند ارج و اعتبار دارى، به خداوند سوگند حرمت مؤمن از تو بزرگتر است،

خداوند تو را از یک چیز حرام‏کرده در صورتى که از مؤمن سه چیز را حرام نموده، مالش، جانش و سوء ظن نسبت به او  (بحار الانوار، ج‏1، ص: 75)

بنابراین باید به هوش بود که هریک از ما چه مقدار آمربه معروف اخلاقی و رفتاری ویا خدای ناکرده آمربه منکر اخلاقی هستیم ؟و خصوصا درمباحث سیاسی اجتماعی که رایج است و نقل مجالس حقیقی و مجازی است مواظب زبان وقلم خود باشیم .

وراحت آبرو نریزیم .وبه آسانی سوءظن وخشونت قلبی وذهنی را ترویج نکنیم،  در جایی در خاطرات همسر شهید بهشتی می خواندم که در زمانی که درگیری بین خط امام وخصوصا شخص دکتر بهشتی با بنی صدر موضوع روزبود.

 وبنی صدر چه قدر شایعه پراکنی علیه ایشان می کرد اما در خانه آن شهید کسی جرات غیبت بنی صدر را نداشت این است سیره بهشتی ها وامروز براستی جامعه ما چقدربا بهشت بهشتی ها فاصله دارد.

 مراقب باشیم که ایمان خودرا در این مجادلات به حراج نگذاریم  وبه بهانه تحلیل وروشنگری وامثال آن خودرا از رحمت الهی دور نسازیم که به فرموده بهشتی عزیز بهشت را به بها دهند نه به بهانه






تاریخ : پنج شنبه 91/10/14 | 2:17 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
<      1   2   3   4   5      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.