سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بعداز انتخابات 88از جمله کلماتی که وارد عرصه سیاسی کشورشد وبارمعنایی خاصی راباخود داشت کلمه فتنه بود آن طورکه نگارنده به خاطر دارد اولین بار این کلمه را آقای هاشمی به کاربرد ودریک سخنرانی در همان اوائل اتفاقات بعداز انتخابات گفت که با فتنه پیچده ای روبرو هستیم.

 وبعد به عنوان یک اصطلاح خاص درفرهنگ سیاسی وارد شد ودر کنارآن بحث فتنه انگیزان وسران فتنه وساکتین فتنه وامثال ان مطرح شد ونه دی هم لقب روزختم فتنه گرفت اما مثل بسیاری از مفاهیم واصطلاحات برداشت های متفاوت و گاه تحلیل های  یک جانبه وتک بعدی  درباره این عنوان صورت گرفت.

وبه نظر می رسد هنوز بسیاری از ابهامات درباره اتفاقات 88برطرف نشده است وبازشناسی دقیق تحولات آن دوره جزو ضرورت های اندیشه و تحلیل سیاسی باشد و دراین باره توجه به نکاتی لازم است.

 اول این که اصل وقوع فتنه قابل انکار نیست و فتنه به فضایی گفته می شود که حق وباطل مشتبه می شود و افرادی با ظاهر حقیقت سخن وعمل باطلی را تبلیغ می کنند واذهان وعواطف بسیاری را تحت تاثیر گندم نمایی وجو فروشی خود می کنند واین اتفاق در سال 88 افتاد.

  نکته  دوم که باید مورد توجه قرار گیرد این  است که محور اصلی فتنه کجابود؟وفتنه انگیزان حقیقی چه کسانی بودند؟ پاسخ به این پرسش برمی گردد به این که ما آغاز فتنه را از چه زمان بدانیم ؟ برخی آغاز فتنه را اعتراضات خیابانی والقای تقلب در انتخابات می دانند لذا فتنه گران را نیز معترضین به نتایج انتخابات برمی شمرند .

 اما به نظر می رسد فتنه قبل از آن آغاز شد وآن زمانی بود که درمناظره مشهور کاندیدایی که بعد رای آورد، قواعد مناظره وقوانین کشور واصول اخلاقی  را زیر پا گذاشت وبه عنوان افشاگری حرفهاو اتهاماتی را علیه افراد برجسته و محبوب و باسابقه مطرح کرد

 وفضای انتخابات وجامعه  را از رقابت به عداوت ودشمنی وسوء ظن تبدیل نمود واولین ومهم ترین شبهه افکنی و عوام فریبی وتحریک عواطف واحساسات که همان فتنه باشد دراین مناظره اتفاق افتاد وحتی اردوکشی خیابانی و تحریک احساسات وشماتت و وتحقیر کاندیداهای دیگر به دست ایشان کلید خورد .

البته بعد از سوی طرفداران کاندیدای شکست خورده اتفاقات وتخلفات ادامه یافت امابررسی واقع بینانه ومحققانه اقتضامی کند که جریان را دقیق وبا انصاف پی گیری کنیم ونقش همه افراد وجریانات مقصر ودخیل را در نظر بگیریم.

 و نباید از عملکرد غلط برخی دستگاهها از جمله صداوسیما که بی طرفی وعدالت را مراعات نکرد ، وهمچنین قوای ناظری چون شورای نگهبان که به نقش قانونی خود به درستی عمل نکردند و دادستان عمومی وقت که نخواست ازحقوق افرادی که درمناظره مورد ظلم وجفا  قرار گرفتند دفاع کند، غفلت کرد که این ها زمینه رشد فتنه رافراهم کردند .

و البته کاندیداهایی که رای نیاورده بودند وطرفداران  آنها با تکمیل خطاها واشتباهات وبعضا خیانت ها فتنه را دامن زدند وپیش بردند وشد آن چه که شد.

وامروزبرای عبرت گیری از گذشته  وشناخت صحیح همه جوانب باید مورد بررسی قرار گیرد وبرای قضاوت درست ومحاکمه ومحکوم کردن عادلانه به همه این موضوعات باید توجه شود تا درشناخت فتنه نیز دچار فتنه نشویم و واقعیت فتنه وفتنه گران را بشناسیم.

 

 

 






تاریخ : جمعه 91/10/8 | 4:8 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

در تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی  که از منابع  درجه اول تفسیری تشیع است  ،در تفسیر و توضیح آیه 4 سوره مبارکه قلم (وانک لعلی خلق عظیم )که خطاب به پیامبر نازل شده است نکات واحادیثی مطرح شده که اطلاع از آن خالی از لطف نیست و تذکار آن خصوصا برای جامعه امروزما که اخلاق سوزی بیماری مسری دربین برخی سیاسیون گشته مغتنم ومفید است .

1- ایشان در تعریف اخلاق می فرماید :حقیقه الخلق ما یاخذ به الانسان نفسه من الاداب ،حقیقت اخلاق آن چیزی است که ذات انسان از آداب فرامی گیرد (وعمل می کند )در واقع ایشان حقیقت اخلاق را همان ادب ورزی می داند واضافه می کند به اخلاق ،اخلاق گفته اند چون مثل خلقت انسان می شود ،

 واین بیان می رساند که اخلاق است که ذات ووجود انسان را شکل می هد وبا اخلاق نیکو ویا اخلاق رذیله آدمی شخصیت وهویت وباطن خودرا می سازد و اهمیت اخلاق در اسلام از این روست که شخصیت هر فردی با اخلاقش ساخته می شود

 لذا پیامبراکرم (ص) فرمود: من برای اتمام مکارم وفضایل اخلاقی مبعوث شده ام، تکمیل فضیلت اخلاقی که نتیجه اش تکمیل شخصیت انسانی انسان است هدف بعثت پیامبر اکرم (ص) شناخته شده است

وهمین حدیث شریف می تواند معیاری در انسان شناسی وارزش گذاری درباب ایمان افراد به ما بدهد که بهترین معیار  در شناخت خود ودیگران معیار اخلاقی است اگر دیدیم فردی ملتزم به اخلاق حسنه است بدانیم که از مراتب بالای ایمان برخوردار است واگر دیدیم به اخلاق وادب بی مبالات است بدانیم که حظ وبهره ای از ایمان نبرده است .

2- اما روایاتی که در فضلیت اخلاق حسنه ذکر می کند اولین آن از پیامبر اکرم (ص) که فرمود :ان المومن لیدرک بحسن خلقه درجه قائم اللیل وصائم النهار ، مومن به وسیله اخلاق حسنه به درجه کسانی نائل می شود که اهل شب زنده داری وروزه داری در روز هستند

درواقع پیامبر کرامت اخلاق را هم وزن ورتبه بالا ترین عبادات که نماز شب وروزه داری است قرار می دهد حدیث دوم باز از پیامبر اکرم (ص) که فرمود :مامن شی اثقل فی المیزان من حسن الخلق ، در ترازو ومیزان الهی سنگین ترا ووزین تر ز اخلاق حسنه نیست ،

حدیث سوم از امام موسی الرضا (ع) که فرمود: علیکم بحسن الخلق فان حسن الخلق فی الجنه لامحاله ،وایاکم وسوء الخلق فان سوء الخلق فی النار لامحاله ، شمارا باد به اخلاق نیکو که اخلاق نیکو حتما جایش بهشت است وبپرهیزید ار اخلاق بد که حتما جای اخلاق بد جهنم است .

وحدیث چهارم از پیامبر اکرم (ص) که فرمود احبکم الی الله احسنکم اخلاقا ...و ابغضکم الی الله المشاون بالنمیمه المفرقون بین الاخوان الملتمسون للبراء العثرات ،محبوب ترین شما نزد خدا با اخلاق ترین است.

 ومبغوض ترین شما نزد خداوند کسانی هستند که درپی سخن چینی می روند تا بین برادران تفرقه ایجاد کنند ودر جستجوی یافتن  عیوب پنهان وخطای پنهان افراد بی گناه هستند .






تاریخ : پنج شنبه 91/10/7 | 12:45 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

دیشب تلویزیون صحنه جمع آوری اراذل واوباش خیابانی را توسط نیروی انتظامی نشان می داد اقدامی که آرامش روانی واجتماعی را به جامعه باز می گرداند ودرخور تحسین است

 با خود می اندیشیدم کاش می شد همان طور که قمه کشان وچاقو بدستان وهتاکان به نوامیس ودست اندازان به اموال مردم را از خیابان واجتماع جمع می کنند همین طورهم ساز وکار ی بود ونهاد وقوه ای چنین اختیاری داشت

 که اراذل واوباش ولات بازان عرصه سیاست  را نیز از مجالس ومجامع عمومی جمع می کرد،براستی چه تفاوتی است بین کسانی که قمه ودشنه به دست می گیرند وهتک آبروی مردم عادی درخیابان وبیابان می کنند

 با کسانی که تربیون به کف گرفته وهتک حیثیت افراد محترم ومحبوب جامعه  را نهادینه می کنند  ؟چه تفاوتی هست بین آنان که بی بیم قیامت ومجازات الهی تیغ بر رو مردم عادی می کشند ودر خیابان عربده مستانه می کشند با کسانی که بی پروای معاد وجزای الهی مردان روزگار را با تیر تهمت ودروغ  وبهتان عظیم هدف می گیرند؟

 وآیا دسته دوم بدترو بل هم اضل نیستند؟ آن که در خیابان عربده می کشد وخنجر بر  تنی فرو می کند دشمن امنیت جامعه است اما آن که در مجالس مقدس وتربیون های عمومی دشنه دشنام به دست دارد وحریمهارا می درد وحرمت هارامی شکندوتبر بر بن  می زند ، امنیت اخلاقی و باورها و اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی راهدف گرفته است.

و اگرآن اوباش خیابانی خونی می ریزد وظلمی می کند این عربده کشان سیاست باز، خونهایی که به پای قداست ونجابت و طهارت انقلاب ریخته شده را  پامال می کنند انقلابی که به پیروی از نهضت عظیم رسول اکرم(ص) برای برپایی مکارم اخلاق وفضایل انسانی بناشد.

 و بنانبود که در ماذنه هاو منابر مقدس آن لعن ونفرین یاران صدیق و زجر وزندان وزخم دیده حضرت روح الله شنیده شود بنانبود  عربده کشی عافیت طلبان دیروز وتوجیه گران سلطنت وحجتیه ها ومتحجرانی که خون به دل امامان کردند را امروز از بلندگوهایی که متعلق به انقلاب است را  بشنویم

بنا نبود شاگردان احتیاط و تقیه دیروز طلبکاران تیغ به دست امروز باشند وبنا بود تا به هوش باشیم تا هشدار آن پیر عارف که فرمود: روزی به اسم من وبه دفاع ازمن ممکن است دوستان ویارانم را آماج ناجوانمردی وهتاکی قرار دهند وانتقام مرا از دوستانم بگیرند را درعمل به تماشا ننشینیم ولی تماشاچی شدیم ودیدیم واقعیات دردناک را

واین می رساند که دشمن به کاربوده وما غافل که دشمن درلباس دوست دسیسه دارد وما غافلیم که جاروجنجال وهیاهوی دشمن برای جنگ وحمله وبراندازی از بیرون همه فریبی وخدعه ای بیش نیست تا ماازدرون غافل شویم وبرنامه اصلی او درجای دیگر وبه گونه دیگری است

 برنامه دشمن همان است که درصدراسلام یهود بر سر دین پیامبر اکرم (ص ) آورد که سابقون به حیله قاعدین خانه نشین گشتند و به حماقت ناقص العقلانی جون اشعری وخشک مغزانی چون اشعث واصحاب  بلاهت (خوارج )، مولا (ع) تن به شکست داد وبعد به فتوای شریح ها خون حسین  (ع) مباح شد

 وشدآن چه که شد، دلسوزان انقلاب امام به هوش باشند که خدای ناکرده تاریخ تکرار نشود

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 






تاریخ : چهارشنبه 91/10/6 | 3:51 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

درادامه بحث امربه معروف ونهی از منکر به مراتب امربه معروف می پردازیم مرتبه نخست امربه معروف امربه معروف نفسی است از آنجا که وجود آدمی مجموعه ومعجونی از قوای مختلف وگاه متضاد است.

 اولین وظیفه یک مومن صالح ومصلح این است که از درون آغاز کند یعنی قوای درونی خودرا که اماربه سوء ومنکر هستند به کنترل بگیرد قرآن فرمود (ان النفس اماره بالسوء )ودر بیان دیگر فرمود( و اما من خاف مقام  ربه و نهی النفس عن الهوی) آن که از  مقام پروردگارش می ترسد و نفس را از هوانهی می کند وباز می دارد.

 وهمان طور که مقدمه حکومت الهی وولایت ایمانی در جامعه بیرونی اجرای امربه معروف نهی از منکر است  ولایت الهی دردرون هر مومن نیز به شرط  استقرر اصل امربه معوف ونهی از منکر درونی محقق می شود .

واگر هر فرد دردرون خود آمربه معروف وناهی از منکرباشد احتیاجی به امرونهی بیرونی نیست مشکل اساسی دراین است که ما وجود خودرا یک تکه فرض می کنیم وبین عقل ونفس وروح الهی کمتر تمییز می دهیم.

 وازهمه با یک عنوان یاد می کنیم در حالی که در نگاه اسلامی درون انسان دارای قوای مختلف است که برخی دشمن انسان هستند که فرمود( اعداء عدوک نفسک التی بین جنبیک )دشمن اصلی تو نفس توست که دردرون تونهفته است.

 ما معمولا دشمن را دربیرون جستجو می کنیم درحالی که دشمن اولی ما دردرون وجود ما پنهان است ومومن درپناه شناخت ومعرفت دینی به این خود اگاهی درونی میرسد وبین نداها ودرخواست هایی که از درونش می شود تمییز قائل می شود.

 واگر فردی به این خود آگاهی برسد هم خود در تربیت خویش می کوشد ونفس خودرا از هوا وهوس باز می دارد و به خیر وفلاح هدایت می کند وهم اگر مومنی نسبت به عملی از اعماش تذکار وتذکر داد واورا امرونهی نمود بر نمی آشوبد که می داند مخاطب او همه وجود این فرد  نیست بلکه نفس اورا خطاب قرار داده است .

ودرواقع در  تربیت  نفس او به  یاریش آمده است که ولایت به معنای یاری نیز هست وقبلا گفتیم که ولایت مبنای امربه معروف است به بیان دیگر خداوند در اصل ولایت یاری کردن مومنان را در تربیت نفوس هم با بازوی جرایی امربه معروف ونهی از منکر دنبال می کند.

 وامر به معروف درونی دو  بخش دارد یکی کلی وبرنامه ای ودوم موردی، و امربه معروف نظام مند آن است که مومن حاکمیت روح وعقل بر نفس رادرون می پذیرد واجرا می کند و دردرون او قوه تصمیم گیرنده ومدیر درونی روح الهی وعقل است ونفس مطیع عقل وروح است.

 نفسی که  خود اندیش وخود محوراست در حاکمیت عقل وروح حقیقت اندیش وخدامحور خواهد شد نفسی که منافع شخصی خودرا فقط می بیند ودنبال می کند در حاکمیت روح الهی وعقل به منافع مومنان ومکتب وعقیده می اندیشد.

 لذا امور متعالی چون ایثار ،خدمت به خلق ،از خود گذشتگی ، همه به برکت حاکمیت روح الهی در درون بنا نهاده ورشد می کند واگر امروز می بینیم که ارزشهای یاد شده در جامعه کمرنگ شده به خاطر تاثر پذیری از فرهنگ وفرد محور غربی است

که اصالت رابر سود ومنفعت شخصی می دهد که دراین فرهنگ جای حاکم ومحکوم عوض می شود ونفس حاکم است وروح دربند  ولذا جای معروف ومنکر  نیز عوض می شود وامربه منکر ونهی از معروف می شود همان که قرآن درتوصیف منافقان فرمود که  منافقان امربه منکر ونهی از معروف می کنند . 






تاریخ : سه شنبه 91/10/5 | 11:55 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

استاد جوادی آملی در درس تفسیر خود تعبیر زیبا وحکیمانه ای داشتندو آن این که مومن در تقلید خود نیز محقق است ایشان با تکیه واستناد به آیات قران در اتباع عالمانه می فرمود ( جامعه ایمانی در همه امور محققانه عمل می کند آن که پیشرو است محققانه هدایت می کند وآن که مقلد وپیرو است نیز محققانه پیروی می کند)

 این نگاه به جامعه دینی وایمانی هم عقل نواز است وهم منظر زیبایی از حیات اجتماعی را به تصویر می کشد در فضایی که از سویی برخی روشنفکران سکولار اندیش اصل واساس تقلید وپیروی را زیر سئوال می برند .

واز سوی دیگر عده ای متعصبانه ومتحجرانه بر پیروی وتقلید کور وبی منطق پافشاری می کنند تبیین دقیق ودرست موضع قرآن کریم آن هم از زبان عالمان به زبان وفرهنگ قرآن چون استاد جوادی املی نوری بر دلها وشوقی بر قلب های جویندگان حقیقت می افکند.

 تقلید وپیروی محققانه یعنی اولا مومن به دلیل تعصب وحب وبغض فردی وگروهی تابع کسی نیست بلکه به خاطر حکم عقل وایمان  در پذیرش و اطاعت از آگاهان پیرو ومدافع کسی وصاحب اندیشه ومعرفتی است

 ثانیا پایبندی به این پیروی  نیز وابسته به حفظ حریم تحقیق از سوی هدایت کننده اوست واگر ببیند که کسی که بناست حرف ومشی وهدایت محققانه داشته باشد خود از جاده تحقیق وحق محوری خارج گشته دیگر پیروی واطاعت ودفاع معنای خودرا ازدست می دهد

 وهمچنین هدایت گران وکسانی که حرفشان مطاع ومتبوع جامعه است این مقام وموقعیت را مدیون حق محوری وحق جویی می دانند ومی دانند که اگر از مسیر حق منحرف شوند نباید توقع پیروی وهمراهی مومنان را باخود داشته باشند

 همین باعث می شود که در جامعه حقیقتا دینی هم هادیان جامعه مقید باشند که سخن محققانه بگویند وراه وروش حق وعدل را زیر پا نگذارند وهم توده مردم سخنی را می شنوند که از سر حقیقت جویی وعدالت طلبی ادا شده است

 در چنین وضعی  جامعه داری، توام رشد وحرکت خواهد بود واین موضوع اگر درهمه عرصه های کوچک وبزرگ حیات اجتماعی ما پیاده شود و همه پیروی ها با قید علم وشرط تحقیق باشد بسیاری از مشکلات فرهنگی اجتماعی سیاسی ما که به خاطر جانبداری ها وپیروی های متعصبانه شکل می گیرد حل خواهد شد.

 اگر عهد وعقد های ما بر این اساس باشد به جای توجیه انحرافات وتزیین زشت کاریها ی افراد موثر در جامعه به تذکار وتذکر وتوجه دادن به اصلاح آن  روی می آوریم ودر جامعه ای که اصل پذیرش تحقیقی تحقق داشته باشد

 هیچ فرد برجسته ای که سخنش تابعینی دارد فکر عوام فریبی وخلط حق وباطل را به خود راه نخواهد داد وهیچ جمع وجناح وگروهی خودرا تاابد ملتزم به حمایت  بی قید شرط از فرد یا افرادی نخواهد دید که همه با حق عقد اخوت دائمی  دارند نه با افراد وجریان ها






تاریخ : سه شنبه 91/10/5 | 6:17 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
<      1   2   3   4   5      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.