سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از جمله مباحث مربوط به امربه معروف آداب و روش های صحیح امربه معروف است که اهمیت  تامل وتوجه به این موضوع کمتراز اصل آن نیست وچه بسا نادانی به آداب امربه معروف ویا نادیده گرفتن آنها نتایج منفی وگاه غیر قابل جبران به دنبال آورد.

 همه ما کم وبیش شنیده ها و خوانده های از روش های غلط امربه معروف  که باعث زدگی از دین را به باور آورده به خاطر داریم ، شهید مطهری از متفکران دینی  است

 که دردمندانه از روش های نادرست امربه معروف و نهی از منکر که گاه باعث انزجرار افراد از دین گشته می نالد و درکتاب (حماسه حسینی ) برای نمونه  این قضیه را نقل

می کند

(یکى از آقایان خطبا نقل می کرد که مردى در مشهد اصلًا با دین پیوندى نداشت ،وما بااو صحبت کردیم کم کم اهل دین ونماز و روزه شد وحتی مرتب در نماز جماعت شرکت می کرد تا بعداز مدتی دیدیم پیدایش نیست .

بعد کاشف به عمل آمد که دیگر نماز جماعت هم نمی رود. تحقیق کردیم ببینیم که علت چیست؟ معلوم شد در یک روز یکى از مقدس مآب ها در نماز جماعت  میان جمعیت،

 در موقع نماز، خطاب به او می گوید شما مسلمان هستید یا نه؟ این بیچاره ناراحت می شود، می گوید اگر مسلمان نباشم، در مسجد گوهرشاد در صف جماعت چکار می کنم؟

 می گوید: اگر مسلمانى، چرا ریشت را این طور کرده اى؟ از همان جا سجاده را برمی دارد و می گوید این مسجد و این نماز جماعت و این دین و مذهب مال خودتان. رفت که رفت. )                                                                 مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج17، ص: 250

 ودرادامه بحث امربه معروف می کوشیم درحد توان خود به برخی آداب و اصول اساسی که در امربه معروف باید مورد توجه قرار گیرد به اجمال می پردازیم

 اصل کرامت

امر به معروف ونهی از منکر برای آن است که روح ایمان ودینداری افراد تقویت وتحکیم شود واز انحراف جلوگیری شود واز جمله مسائل اساسی که دین اسلام برآن تاکید دارد حفظ کرامت انسان هاست .

درواقع خداوند انسان را کرامت ویژه داده است و دین رانیز برای حفظ و رشد این کرامت فرستاده است (لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر والبحر و رزقناهم من الطیبات )بنابراین هرحکم دینی و فرع اسلامی براین اصل متعالی استوار است.

 که از جمله امربه معروف باشد و درامربه معروف تلاش برای کرامت حقیقی انسان است بنابراین روشی که به کار گرفته می شود نباید به گونه ای باشد که نقض غرض کند وکرامت را تخریب کند و درواقع  آمربه معروف می خواهد کرامت انسانی طرف را یاد آوری کند .

و اورا به عملی که تضمین کننده این کرامت است بخواند و از عمل منافی با کرامت بازدارد و نه این که امر و نهی بهانه و روشی باشد برای تخریب و تهتک فرد و این موضوع باید در روش اجرایی پیدا باشد، اگر روش کریمانه باشد مخاطب می فهمد که قصد وهدف اصلی چیست ؟

وهمان گونه که مریضی از امرونهی طبیبی ناراحت نمی شود و آن را به سود خود می داند این احساس را هم در امر ونهی مومنانه خواهد داشت ،واز جمله اموری که باعث می شود امربه معروف از مسیر درست منحرف شود.

 مخلوط کردن امربه معروف با سرزنش است که درروایات از آن نهی شده به طوری که دربرخی روایات آمده انسانی فردی را به خاطر کاری سرزنش نمی کند مگر خود آن را مرتکب خواهد شد.

رسول خدا (ص) که فرمود: هر که فاش کند یک هرزگى را چون آغاز کننده  آن ا ست، و هر که مؤمنى را بچیزى سرزنش کند نمیرد تا بدان دچار شود.

                                                                  بحار الانوار  ج‏2  ص/ 137

 بنابراین شناخت حد امر به معروف ونهی ازمنکر و نیامیختن آن با امور دیگر و آن رابهانه سرکوفت وملامت قرار ندادن از جمله لوازم وآداب مهم امر مومنانه است .

 






تاریخ : جمعه 91/11/27 | 8:45 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

بیا از ریاها رهایمان کن

بیا با رازها آشنایمان کن

از تورم خودها خسته ایم

درهجوم  غرورها به غم نشسته ایم

 رگبار خیرگی   خمودمان کرده

تکرار تیرگی  خموشمان کرده

شهرها شلوغ ولی  خالی از احساس

دلها بی فروغ و عاری از اخلاص

بازار مکاره ها پر کار

بزم دجاله ها پربار

بیا و رونق سامری بشکن

بیا و بنیاد جاهلی برکن

 






تاریخ : جمعه 91/11/27 | 2:4 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

زمانه سریالی خوش ساخت است ومخاطب را با داستان درگیر می کند ودارای کش و قوس هایی  است که حس کنجکاوی مخاطب را برای دنبال کردن داستان بر می انگیزد اما حیف که این فرم خوب وتقریبا هنری دارای محتوای لازم نیست.

 ومشکلات ومعضلاتی را به تصویر می کشد که مشکل جامعه متوسط وضعیف ما که اکثریت جامعه هستند نیست شخصیت ها وفضاها همه مربوط به قشر خاص ومرفه جامعه است ونمی دانم تلویزیون از تهیه چنین فیلمهایی چه هدفی را دنبال می کند ؟

برنامه ای  که با بودجه بیت المال تهیه می شود حداقل یکی از دو کارایی را باید داشته باشد یا دردری از دردهای جامعه را به تصویر بکشد وزبان بیان مشکلات مردم باشد ویا دارای جنبه آموزشی باشد و راه بهتر زیستن را نشان دهد.

 واین سریال نه درد مردم را می گوید ونه دارای بار محتوایی برای هدایت وارتقاء فرهنگی اخلاقی جامعه است و در واقع افسانه های شاه وگدارا دنبال می کند که فقیری یک مرتبه به مرتبه عالی مکنت می رسد

وغیراز این که مخاطب را به رویاپردازی و رفتن به عالم خیال و امی دارد ثمره دیگری ندارد البته ثمره مثبت چندان ندارد والا آثار منفی چون به رخ کشیدن ثروت و مکنت اقلیت مرفه جامعه در برابر  چشم توده مردم وجوانان درگیر مشکلات اولیه معاش والقاء حس حسرت را به دنبال  دارد

همچنین با به تصویر کشیدن رابطه های مختلف بین نامحرمان و قرار گذاشتن ها وعادی جلوه دادن رابطه بین نامحرمان وغلبه دادن زندگی مجردی بر زندگی خانوادگی (به گونه ای که غالب شخصیت های داستان  مجرد وبیوه هستند وعمر زندگی های خانوادگی کوتاه است ) مروج بی بندوبارهای اخلاقی وخانوادگی هست .

و البته همه این ها  به نوعی بازگشت به  محوریت  قرار گرفتن قشر مرفه در داستان های سریال های تلویزیونی دارد که امر جدید وبدیعی نیست وحضور پرنگ اشرافیت سال هاست که سایه سنگین خودرابر سیما افکنده است و اکثر پیام های ضدارزشی وغیر اخلاقی و دادن الگوی کاذب وباطل به جامعه از این طریق اتفاق می افتد.

وجالب این است که از آن سو فیلمهایی با محتوای ارزشی و دارای پیام متعالی  غالبا ساخت وساختار مناسب ندارند واز کمترین جاذبه های هنری برخوردار هستند که میل ورغبت چندانی در مخاطب برای پیگیری داستان ایجاد نمی کند .

ونمی دانم این ظلم وتبعیض از کجا نشات می گیرد ؟ودیگر زمان آن هم گذشته که بگوییم کارگردان وتهیه کننده ارزشی و هنرمند نداریم وامروز صداوسیما باید پاسخ گوی این سئوال باشد که چراجای  سریال ها و فیلمها وطنزهایی پرمحتوا و هنرمندانه و مردمی در سیما خالی است ؟






تاریخ : پنج شنبه 91/11/26 | 11:50 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

از اوائل دهه شصت تا خرداد 76 که اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسیدند، تقسیم بندی فعالان سیاسی در کشور ما بر عنوان چپ و راست استوار بود که بیشترناظر به نظریات اقتصادی دو طرف بود .

وکسانی که اقتصاد دولتی را بیشتر می پسندیدند چپ وکسانی که به اقتصاد آزاد وخصوصی تمایل بیشتری داشتند راست نامیده می شدند اما بعداز خرداد 76 محور تقسیم بندی عوض شد وفعالان سیاسی در دو حوزه اصلاح طلبان واصول گرایان دسته بندی شدند.

و با توجه به تحولات رخ داده دیگر نظریات اقتصادی ملاک دسته بندی نبود بلکه بیشتر نظریات سیاسی و فرهنگی ملاک قرار گرفت، که اصلاح طلبان بر فرهنگ باز و سیاست مردم سالاری تکیه و تاکید داشتند.

واصول گرایان بر فرهنگ هدایت شده  و سیاست ولایت محور تکیه می کردند وامروز بعداز گذشت نزدیک به شانزده سال و تغییر و تحولات مختلفی که در عرصه سیاست رخ داده است به نظر می رسد احتیاج به دسته بندی جدیدی باشد.

 و ملاک های سابق چندان برای هویت و ماهیت بخشی به جریانات کارساز نیست واحتیاج به ملاک ومحور ودسته بندی جدیدی هستیم  اما محور تقسیم بندی جدید چه می تواند باشد ؟

 دریک نگاه کلی به تاریخ جناح بندی و جریان شناسی بعد از انقلاب اسلامی می توان گفت که درهمه دوره ها نوع نگاه به عدالت ،محور تقسیم بندی بوده است در دهه شصت عدالت اقتصادی واجتماعی بیشتر ملاک بوده است.

  که فرضا چپ عدالت اجتماعی را در اقتصاد دولتی و راست در اقتصاد باز می دید  و در دوره اصلاحات عدالت فرهنگی وسیاسی مدنظر بوده واصول گریان عدالت سیاسی فرهنگی را به گونه ای واصلاح طلبان به گونه دیگر تفسیر می کردند.

لذا امروز هم  جنس ملاک در تقسیم بندی  همان عدالت است اما نوع عدالت متفاوت از دوره های قبل است  و  از آنجا که اولویت جامعه امروز ما اخلاق است  و بزرگترین و ریشه ای ترین معضل اجتماعی سیاسی روز معضل اخلاقی  است به نظر می رسد که این بار تقسیم بندی بر  عدالت اخلاقی و نوع نگاه به آن صورت گیرد .

و دریک  نگاه اجمالی می توان گفت در عرصه سیاست کنونی دو طیف و نظر درباره عدالت اخلاقی و جود دارد طیفی که عدالت اخلاقی را  ابزار و وسیله رسیدن به عدالت اقتصادی واجتماعی می داند ودیگری طیفی که عدالت اقتصادی و اجتماعی را ابزار و راه رسیدن به عدالت اخلاقی می بیند.

لذا از نظر  آن دسته که به عدالت اخلاقی اصالت مستقل واولی می دهند براحتی و به  بهانه عدالت اجتماعی وغیره  نمی توان عدالت اخلاقی را نادیده گرفت اما در نگاه دسته دوم که عدالت اخلاقی را ابزار می دانند زیر پانهادن اخلاق برای رسیدن به عدالت اجتماعی تجویز می شود.

 وبه نظر می رسد محور انتخابات 92 هم به این موضوع باز می گردد که در واقع مردم باید به اصالت عدالت اخلاقی و یا ابزار بودن عدالت اخلاقی رأی دهند .

انشاالله درنوشته دیگری این بحث را تفصیل بیشتری می دهیم






تاریخ : سه شنبه 91/11/24 | 3:12 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

از خرداد 88 تا امروز بداخلاقی های سیاسی در کشور روند روبه رشد عجیبی را درپیش گرفته است که از مناظره معروف تا حادثه اخیر درقم ماجراها وبلوا فکنی و حریم شکنی هااز سوی برخی مسئولین وطرفدارانشان روزبه روز بدتر وبدتر گشته است .

 ومتاسفانه غالبا برخورد جدی وعلاجی با آن صورت نگرفته است واین عدم برخورد تبعات منفی  متعددی را برای جامعه وسیاست ما به دنبال دارد اولین آن جری تر شدن بد اخلاقان و بی اخلاقان عرصه قدرت و تبدیل شدن این موضوع به وسیله ای برای پیشبرد اهداف سیاسی ایشان است .

 واثرمنفی ومخرب دیگر آن ازبین رفتن قبح این اخلاق سوزی ها وعادی شدن آنهابرای جامعه است واین عادت وعادی شدن اخلاق شکنی  بدتر از خود بی اخلاقی است و پایه های فرهنگ وایمان ومعنویت را می لرزاند زمانی با یکی از افرادی که مدعی روشنفکری بود بحثی درباره حجاب داشتیم.

 آن فرد معتقد بود که الان درغرب بی حجابی یک امر عادی شده چرا ما این همه حساس هستیم ؟درجواب گفتم اتفاقا این یک فاجعه است که یک منکر و یک ضدارزش و اخلاق دریک جامعه عادی شود.

 این عادی بودن بدتراز خود بی حجابی است چراکه می رساند که روح انسانی وغیرت وحمیت وحیادرآن جامعه مرده است و همین موضوع درباره ازش های دیگر هم جاری است اگر جامعه ای به هریک از ضدارزش ها وامورغیراخلاقی عادت کرد به معنای مرگ معنوی وروحی آن جامعه است .

لذا حضرت امیر علیه السلام دربیان بلندی درباره امربه معروف ونهی از منکر بعداز این که مراحل امربه معروف را بیان می فرماید وامربه معروف قلبی ولسانی ویدی وعملی را برمی شمرد در پایان می فرماید کسانی که نه به قلب نه زبان ونه عمل نهی از منکر نمی کنند مرده های بیش نیستند.

 واین اشاره  ای باطن بینانه و عمیق به بی تفاوتی در برابر منکرات اخلاقی و دینی  دارد که  نتیجه و اثر رواج منکر بدتر از خود آن منکر است و  مرگ حیات انسانی را به دنبال دارد لذا دلسوزان جامعه باید به هوش باشند که نگذارند اعمال غیراخلاقی به رویه وعادت تبدیل شود

 که آثار مخرب و ویرانگری برای حیات معنوی وروحی جامعه در حال واینده دارد و روح ایمان واخلاق را در جامعه می میراند و  نباید با مصلحت سنجی هاو سکوت و عدم برخورد جدی با اخلاق سوزان وحریم شکنان در هر رده و هر لباس خدای ناخواسته زمینه ساز ازبین رفتن غیرت وحساسیت دینی واخلاقی را فراهم نمود .






تاریخ : دوشنبه 91/11/23 | 11:21 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
<   <<   81   82   83   84   85   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.