شبکه قم چند وقتی است که سریال مردان انجلس ،(اصحاب کهف ) را پخش می کند در حالی که سریال برای چند مین بار پخش می شود امادرعین حال دیدن چندباره آن کسالت آور نیست فیلمی که درعین سادگی خوش ساخت وبدون صحنه های زائد وتخیلات نامربوط به قصه است
ومی توان گفت حتی از سریال بعدی سلحشور (یوسف پیامبر) هم بهتر ساخته پرداخته شده است واین فیلم جزو نادر فیلمهای تاریخی مذهبی است که به راحتی وزیبایی پیام قرانی خودرابه مخاطب منتقل می کند
وبدون کمک گرفتن از جاذبه هایی چون چهره هنرپیشه ها یا صحنه های جنگ ونبرد واکشن وامثال آن بدون این که بیننده احساس خستگی کند تا پایان وبرای چندمین بار فیلم را دنبال می کند
وبه نظر می رسد که الگوی موفقی در زمینه ساخت فیلم های تاریخی مذهبی باشد این فیلم بدون این که به آفت شعار زدگی گرفتار شود مفاهیم عمیق ومتعالی چون قیامت وزنده شدن مردگان را به مخاطب منتقل می سازد
واین توفیق مدیون چند عامل است اول الهام گیری از قرآن ووفاداری به اصل واقعه ای که قرآن مطرح کرده دوم بهره گیری از نویسنده عالم وحوزوی واین موضوع درسریال امام علی(ع) نیز وجود داشت که نویسنده اصلی فیلمنامه فردی حوزوی وکارشناس در دین بود
واین می رساند که اعتماد تهیه کنندگان و کارگردانان به نویسندگان حوزوی نتیجه مثبتی دارد واز سوی دیگر مسئولیت حوزویان را سنگین تر می سازد که تلاش کنند قلم وعلم خودرا در چنین عرصه هایی نیز به کار گیرند .
وپیشنهاد می شود که نویسندگان محقق حوزوی فارغ از این که تهیه کننده یا کارگردانی نوشتن فیلنامه ای را به انها سفارش دهند یانه خود اقدام به نوشتن سناریوهایی با مضامین تاریخی ودینی کنند وقطعا اگر نوشته قوی باشد کارگردانان وتهیه کنندگان متعهد برای ساخت آن اقدام خواهند کرد.
سومین عامل موفقیت فیلم وارد نشدن در برخی جذابیت های ادعایی است این سریال نشان می دهد که لازم نیست برای جلب مخاطب به تیپ ها یا روش های متداول در جذب مخاطب اقدام کرد بلکه نفس بیان صادقانه وبدون پیرایه حقایق قرآنی می تواند دلهای مومن را به سوی خود جذب کند .
حتی تخیل بیش از اندازه نویسنده وکارگردان هم به جای خدمت به انتقال پیام ممکن است اصل پیام مفید ومثبت فیلم را مخدوش کند بنابراین کارگردانان متعهد به جای اندیشه به وام گیری از عواملی چون صحنه های اشکن وهیجانی وتخیلات بی ریشه ومدرک و افزودن حواشی زائد وطولانی کردن بی جهت یک سریال و به صحنه اآوردن چهره ها به فکر کارتحقیقی بیشتر ووفاداری به اصل موضوع وواقعه و امداد از هدایت قرآن وتکیه بر فطرت توحیدی مردم فیلمهای تاریخی دینی بسازنند
در ادامه بحث امربه معروف ونهی از منکر به این نکته می پردازیم که این اصل در واقع برای ایجاد فضای هدایتی در کل جامعه است به این معنا که هرمومنی وظیفه ومسئولیت هدایت دیگران را دارد وهدایت به معنای قبله نمایی ونشان دادن مقصد وهدف وباز داشتن از حرکت در مسیر غیر حق است
در واقع با اجرای این اصل هر مومن در جامعه به منزله قطب نما وقبله نمای حق عمل می کند وهمان طورکه در جاده های زمینی در پیچ ها وگردنه ها وراست وچپ رفتن ها محتاج به راهنما هستیم وهمین طور پلیس راهنمایی که وضعیت وکیفیت حرکت مارا کنترل کند که از مسیر منحرف نشویم .
در پیمودن راههای کمال وانسانیت نیز همه محتاج راهنما وراهنمایی هستیم وهر مومنی در نسبت با مومن این مسئولیت را به عهده دارد البته بیان اصول ومفاهیم هدایت بر عهده پیامبران وائمه است اما در تطبیق آن مفاهیم بر مصادیق ودر جزء جزء زندگی مومنان باید همدیگررا هدایت کنند هدایت قولی وعملی
والبته همه این هدایت ها تحت اشراف هدایتگری خداوند متعال است ومومنان وسیله وابزار این هدایت هستند از نگاه اسلام انسان مسئولیت جهانی وبلکه تاریخی دارد هر فردی تنها دربرابر عمل خود مسئول نیست.
بلکه انسانیت کاروانی است که از آدم تا آخرین انسان جزو آن هستند وهمه دربرابر هم مسئول واعمال همه تاثیر گذار درهمدیگر است وتمام وظایف ومسئولیت ها نیز به نحو مشترک بر عهده آنها نهاده شده است .
در نگاه اسلام نه تنها انسان ودین اجتماعی است بلکه تاریخی هم هست یعنی هر نسلی دربرابر نسل بعد نیز مسئول است واین که در زیارت عاشوراء ما که در قرن پانزده زندگی می کنیم ظالمان عصر پیامبر وامام حسین را لعن می کنیم وبر صالحان آن زمان وپیشتر درود می فرستیم.
از این روست که ظلمهای امروز نیز ریشه در آن ظلمها دارد وصلاح ونیکی ها امروز هم متاثراز خیر وفداکاری های ان زمان است این که امر به معروف این همه اهمیت دارد که قبلا درباره اش بحث شد چون هر آمربه معروف با امربه معروفی خیری را درنظام هستی که تاابد امتداد دارد بنا می نهد وهر ناهی از منکر شری را که شاید تا ابد دوام می یافت دفع می کند
البته تذکر این نکته لازم است که اصول قرانی وفرامین نبوی زمانی آثار وبرکات خودرا ظاهر می کند به کمال ودر کنارهم اجرا شود به فرض امربه معروف ونهی از منکر در کنار عدالت و علم وخرد ورزی است که به بار می نشیند
واگر تک بعدی به هرکدام از مبانی واصول زندگی اجتماعی نگاه شود نه تنها نتیجه مطلوب نمی دهد بلکه چه بسا نتیجه عکس به همراه داشته باشد بنابراین در کنار توجه به امربه معروف باید اهتمام به پیاده شدن عدالت در جامعه وهمچنین حاکمیت عقلانیت مومنانه نیز صورت گیرد
وهمچنین فقط به منکرات ومعروفات ظاهری بسنده نشود بلکه مهم تر از آنها به منکر ومعروف های باطنی وپنهان نیز توجه شود اگر از حجاب وظاهر بعضی منکر می دانیم وبه آن معتزض هستیم که درست هم هست ، دروغ گویی وتهمت زنی را که منکر بزرگتر است راهم ببینیم به آن معترض باشیم .وهمین طور برخورد گزینشی صورت نگیرد که منکر برخی افراد علم شود ومنکر برخی دیگر توجیه شود
درادامه بحث امربه معروف ونهی از منکر به رابطه نماز وامربه معروف ونهی از منکر می پردازیم در آیات مربوط به امربه معروف تقریبادرهمه موارد در کنار امربه معروف ونهی از منکر به نماز اشاره شده است از جمله (المومنون والمومنات بعضهم اولیاء یامرون بالمعروف وینهون عن المنکر یقیمون الصلاه ویوتون الزکاه ، توبه /71)
ودر آیه دیگر خود نمازرا آمربه معروف وناهی از منکر معرفی می کند (ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر) 45/عنکبوت ، طبق مطالبی که قبلا گفته شد پیوند نماز وولایت نیز اشکار می شود ودرواقع نماز از نظر قران هویت زنده ای دارد وهمان طور که مومن به خاطر برخورداری از ولایت الهی امر ونهی می کند.
همین طور نماز عینیت ولایت الهی است انسان مومن هم در پناه ایمان وقرب به خدا به ولایت میرسد ونماز که عینیت ایمان وتقرب به خداست برخوردار از ولایت است ونماز ابتدا فرد مصلی ونماز گذار را نهی از منکر می کند وجان اورا از ورود در آلودگی باز می دارد.
ودرمرتبه دوم خود نفس نماز وهیئت نماز ناهی دیگران از منکر است در احوالات مرحوم راشد که از پرهیزگاران وعالمان عامل روزگار خود بوده آمده است که در سفری که در قهوه خانه میان راه توقفی داشته ومی بیند عده ای بساط لهو ولعب پهن کرده اند همان جا دربرابر آنها به نماز می ایستد.
ونمازی می خواند که در اثرآن آن افراد لاابالی دست از گناه کشیده وتحت تاثیر نماز الهی او دگرگون می شوند واین البته امر بعیدی نیست چراکه وقتی مومنی خالصانه به نماز می ایستد آن هم به قصد نهی ازمنکر درواقع هم او وهم نماز ی که هردو متصل به ولایت الهی هستند نهی ازمنکر می کنند.
ودرواقع درحال نماز که مومن غرق حضور الهی است فراتر ازهمه این خود خداوند است که نهی از منکر می کند که دربحث مراتب امربه معروف بیشتر به آن می پردازیم انشاالله
بنابراین اقامه نماز عین اقامه امربه معروف ونهی ازمنکر است لذاست که در زیارت وارث خطاب به سید الشهداء این منادی امربه معروف ونهی از منکر می گوییم (اشهد انک اقمت الصلاه ..وامرت بالمعروف ونهیت عن المنکر)
ولذاست که در معرکه خون وشمیشیر وشهادت دشت کربلا حضرت دست از شمشیر می کشد برای اقامه نماز که نماز وجهاد وامربه معروف همه یک حقیقت یافته بود وهمان قدر که جهاد حضرت تجلی بندگی ونماز بود نماز او نیز تجلی امربه معروف ونهی از منکر بود .
واز جمله نشانه های قبولی نماز های فردی واجتماعی وعلامت برخورداری از مقام نماز حقیقی به میزان بازداشتن ما از منکرات است چه درساحت فردی وچه ساحت اجتماعی اگر نماز خواندیم وباز خدای نکرده اهل فحشاء یا منکربودیم .
اهل ظلم وگناه بودیم اهل غیبت ودروغ وبهتان وتهمت ونفاق بودیم باید در کیفیت نماز های خود تجدید نظر کنیم وبدانیم که از نماز بهره لازم نبرده ایم جامعه وجمعی که نماز می خواند اهل گناه است باید نماز خودرا اعاده کند .
در ادامه بحث امربه معروف ونهی از منکر به رکن دیگر در این اصل یعنی ولایت می پرازیم در آیه شریفه امربه معروف مبتنی بر ولایت گشته وچون از نظر قرآن مومنان بر یکدیگر ولایت دارند حق امربه معروف یکدیگر را نیز دارند عنوان ولایت در این باب از چند جهت قابل توجه وتامل است .
اول این که تعبیر ولایت دارای بار معنایی خاصی است که درآن هم نوعی سلطه وحاکمیت وهم دوستی ومحبت درآن نهفته است در ولایت به معنای خاص هم که حق امام معصوم است همین معنا وجوددارد که حاکمیت بر محور محبت وعشق است نه حاکمیت زورمندانه ومستبدانه ،
،بنابراین امربه معروفی که از ولایت نشات می گیرد باید توام بامحبت ودلسوزی باشد در واقع مومن که در تحت ولایت خداوند قرار دارد عشق ومحبت اودر دلش جاری است ونسبت به مومنان هم محبت وهم غیرت ورزی دارد.
به این معنا که هم قلب وجان خود وهم دل ووجود مومنان دیگر را خانه وتجلی گاه نام ویاد خدا می داند و این نوع نگاه باعث می شود که به دیگران هم با دیده مهر بنگرد وهم نسبت به حفظ مقام وجایگاه آنان حساس باشد.
لذا اگر ببیند که چشم ودل وزبان مومنی آلوده به غیر حق گشته آن را برنمی تابد وتذکر وتذکار می دهد در واقع همچون برادری که به خاطر علاقه به برادرش وحفظ جایگاه او چه بسا به خاطر اشتباه وندانم کاری اوبر او خشم گیرد وبه او هشدار دهد.
در حالی که افراد غریبه از کنار خطاهای او بی تفاوت می گذرند ودشمنان فرد نیز بر اشتباه اوخرسند وخوشنود می شوند بنابراین بنیان امربه معروف بازگشت به دوستی واخوت دارد که فرمود( انما المومنون اخوه) مومنان برادر یکدیگر هستند .
با این نگاه به امربه معروف ونهی از منکر طرفین موضوع یعنی آمر ومامور وناهی ومنهی امر ونهی برادرانه می کنند وبرادرانه از هم می پذیرند وکسی نه تنها از امر ونهی مومن دیگر برافروخته نمی شودبلکه آن را نشانه دوستی وعلاقه می داند وعلامت این که آن مومن دربرابر سرنوشت وعمل او بی تفاوت نیست بلکه نسبت به او غیور است .
دوم این که همان طور که ولایت دارای مراتب است از ولایت الهی تا ولایت معصوم تا ولایت مومنان، امر به معروف ونهی از منکر نیز دارای مراتب خواهد بود که در بخش مراتب امربه معروف به آن می پردازیم انشاالله
سوم این که زنده شدن امر به معروف در جامعه با احیاء ولایت امکان پذیراست واجرای مدام آن نیز اولین برکتی که دارد ازدیاد نعمت ولایت در جامعه است در واقع ضامن حفظ وبقای دین در جامعه ولایت الهی است که همه اراده ها تحت اراده خداوند متعال قرار می گیرد.
وحافظ وضامن ولایت الهی هم امربه معروف ونهی ازمنکر است که از انحراف امیال واراده ها به سمت باطل جلوگیری می کند و اجرای امر به معروف در واقع تجلی ونشانه بزرگ زنده بودن ولایت الهی در جامعه است
دعا می کنیم که بیایی
گناه می کنیم که نیایی
سلام می کنیم که جوابمان دهی
وفانمی کنیم وجوابمان نمی دهی
دعای ظهورت بر زبانمان است
شور شهرت درجانمان است
می گوییم به زبان خداکند که بیایی
می پوییم ره چنان که نیایی
همه در حیرت یک انتخاب
همه در حسرت یک دل ناب
که به جان بخواهیم که بیایی
که جان نخواهیم اگر که نیایی