عقل قوه مدرکه وتولید معرفت در انسان است و معرفت هم  مقدم بر عمل است و هم  نتیجه  عمل  یعنی برای انجام عمل باارزش باید معرفت وشناخت صحیح داشت ودیگر این که اثر چنین عملی افزایش معرفت خواهد بود  اهمیت  عقل و معرفت  حاصل از آن به حدی است که در روایات آمده است ملاک پاداش انسان در قیامت به  اندازه عقل ومعرفت اوست  در روایت داریم که در قیامت انسانها به اندازه عقل هایشان جزاداده می شوند

ِ فَإِنَّمَا یُجْزَى الْعِبَادُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِم‏ (إرشاد القلوب إلى الصواب    ج‏1   ص : 197) 

 که این دو معنی دارد یکی اینکه هرچقدر عقل انسان رشد بیشتری داشته باشد مسئولیت او سنگین تر می شود و حساب رسی از او سخت می شود ،معنای دوم این است که مراتب بهشت هم به اندازه  رشدعقلی انسان است ،البته عقل مؤمن و ایمانی لذا مراتب بهشت  در قرآن متعدد است از بهشت  معمولی وجنت تاو جنت النعیم  تا فردوس و رضوان   ،نکته ی دیگراینکه مراد از عقل نیروی است که مارا به بندگی بیشتر و بهتر خدا راهنمایی می کند که در روایت در تعریف عقل آمده است

 قلت له: ما العقل؟ قال: ما عبد به الرّحمن، و اکتسب‏  به الجنان‏   ( الکافی، ج‏1، ص: 12   )راوی : پرسیدم  عقل چیست ؟وامام فرمود آن چیزی که بوسیله آن خداوند رحمن عبادت می شود وبهشت باآن به دست می آید       

عقل در دین  در دوساحت معنی دارد ،عقل نظری وعقل عملی عقل نظری آگاهی بخش است و حق را از باطل نشان می دهد عقل عملی بازوی اجرایی عقل نظری است که انسان را در برابر نفس وشهوت و غضب  یاری می کند ،آن نیرویی که مارا از غرق شدن در شهوات نگه میدارد و قوه غضب را کنترل می کند    در روایت آمده است حجت درونی ش ما عقل است

لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ (تحف العقول عن آل الرسول ص      ص : 383) بر مردم دو نوع حجت وجود دارد یکی ظاهر ودیگری باطن حجت ظاهر پیامبران وائمه هستند وحجت باطن عقل های آنان

 عقل ،عقل وجودی است که به مادرباره  خداوند معرفت می دهد ومی آموزد که ما مخلوق ،محتاج،وبنده هستیم  و عمق مسائل رامی بیند زوال دنیا ،مرگ انسان را میبیند و اگر این عقل اسیر نفس نباشد دردرون انسان می تواند اورابه سمت کمال بکشاند ،بنابراین وقتی می گوییم عقل مراد چنین عقلی است که راه بندگی وحرکت به سمت خداوند که کمال مطلق است را نشان می دهد .ومبنای ایمان وحافظ آن وارزش گذار اعمال است






تاریخ : سه شنبه 91/5/3 | 3:9 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

ازجمله تعابیر ی که در روایات درباره ماه مبارک رمضان آمده است« ضیافه الله »است پیامبر اکرم (ص) در خطبه شعبانیه در توصیف  رمضان فرمود   «دعیتم الی ضیافه الله به مهمانی خداوند دعوت شد ه اید» رباره معنا ومراتب  ضیافت الله  به چند نکته باید توجه داشت .

1-این که این مهمانی وضیافت مهمانی روحانی است یعنی نفوس وارواح مومنان دراین ماه مهمان الهی هستند به تعبیر حکماء روح واسطه ودر برزخ بین جسم وملکوت وعالم مجردات است انسان اگر آن را متوجه دنیا سازد وشهوات وجسم خود میل به زمین وهبوط وسقوط پیدا خواهد کرد واگر متوجه به ملکوت وآسمان ها گردد عروج وصعود خواهد نمود ودر رمضان چون مومن روزه دار مهم ترین زمینه شهوات که خوردن وآشامیدن است را دروجود خود کنترل می گیرد روح با فراغت از توجه به جسم آزاد می شود تا به عوالم برتر توجه کند ومهمانی ورفتن روح به سفر معنوی از این جا آغاز می شود روح به پرواز در می آید در قرآن به روزه دار عنوان سائح داده شده است که فرمود « التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ »(توبه/112)

 واین اشاره به همان معنای سیاحت معنوی  دارد که در روزه داری رخ می دهد ومومن درمراتب وجود از خاک وجسم به سوی عوالم بالا سفر می کند 

2-اقسام روزه داران ومهمانان الهی موضوع دوم در باب ضیافت رمضان است طبق بیان روایات وتقسیم بندی عرفاء  مهمان های الهی  سه دسته هستند.

گروه اول : کسانی که  فقط روزه شکم می گیرند اما از گناهان وحرامهای دیگر پرهیز نمی کنند ودر واقع چشم وگوشوزبان ایشان صائم نیست غیبت می کنند یا دروغ می گویند ویا به حرام چشم خود را می الایند این دسته گرچه با نیت روزه وعزم بر کنترل شکم به سوی مهمانی ورفتن به ضیافت قدم برمی دارند اما با اعمال بعدی خود راه را برخود تاریک کرده وروح ونفسشان به ملکوت راه نمی یابد همان که قرآن درباره چنین افرادی فرمود « وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» (توبه /102)

و بعضى دیگر از آنها به گناهان خود اعتراف کردند که عمل صالح و فعل قبیح هر دو به جاى آوردند، امید باشد که خداوند توبه آنان بپذیرد که البته خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

گروه دوم :  مومنانی هستند که بعد از عزم روز هداری همه اعضائ وجوارحشان تصمیم بر روزه داری می گیرند چشم وزبان وگوش خود را در کنار دهان برمحرمات می بندد روح اینان عازم مهمانی ملکوتی می شود ودر بزم الهی شرکت کرده واز مائده های آسمانی متنعم می گرد همان که در قرآن در توصیف متقین  دربهشت فرمود:                                                                «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً »  و خدایشان شرابى پاک (و گوارا از کوثر عنایت) بنوشاند.(انسان/21)

گروه  سوم :  اولیاء الهی هستند که همه مراتب روزه داری را دارا هستند وعلاوه بر اعضاء وجوارح قلبشان نیز روزه دار است یعنی محبت ونام ویاد غیر حق لحظه در دلشان نفوذ نمی کند وراه دلشان بر نامحرم بسته است این دسته در مهمانی الهی علاوه برکام گیری از نعمات ملکوتی افتخار هم صحبتی وهمنشینی با حضرت حق را می یابند ودر مهمانی با صاحب خان وصاحب خانه همدم می شوند که قرآن در توصیف این مقام بلند مقربان در بهشت  فرمود «:فی‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ )»  در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزّت و سلطنت جاودانى متنعّمند.( قمر/55)

 






تاریخ : یکشنبه 91/5/1 | 12:23 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

در روزهایی که به ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم یکی از دغدغه های طلبه وروحانیون اهل تبلیغ این است که درباره چه موضوعی صحبت کنند ؟چه کتاب هایی را باخود ببرند ؟وچگونه حرف بزنند که در مخاطبین تاثیر داشته باشد به عنوان یک طلبه وحوزوی با تجربه اندک تبلیغی نکاتی را  برای نزدیک شدن به پاسخ این سئوالات مطرح می کنم

1- درتبلیغ ایمان داشتن وباور عمیق به این اصل که هدایت گر اصلی خداوند است وواسطه اصلی این هدایت وجود مبارک حضرت ولی عصر است گره گشای بسیاری از مسائل است در واقع مبلغ نباید به خود به عنوان مرشد وهدایت گر مستقل نگاه کند بلکه سخن وعمل وارشاد خود را زیر مجموعه هدایت الهی ببیند وبداند هادی خداوند است ونهایت نقشی که  یک مبلغ دارد وسیله وابزار این هدایت بودن  است بنابراین باید خود را در شعاع هدایت الهی قرار دهیم ومثل اینه ای باشیم که تکه ای از نور خورشید را می گیرد وبازتاب می دهد ایمان به این که دلها دست خداست واوست که هدایت می کند اولا به ما آرامش می دهد که از ناتوانی خود نهراسیم و با توکل به خداوند سعی کنیم مجرای این هدایت گری باشیم ثانیا در روش سخن گفتن وبرخورد با مردم خود را به منابع اصیل وروشهایی که خداوند به کار گرفته است نزدیک سازیم

2- از جمله اموری که از فروعات نکته نخست است این که قرآن به عنوان محور کار تبلیغ می تواند قرار گیرد ،هدایت خاص خداوند در قرآن تجلی یافته است وهرچه مبلغ خود را با قران مانوس سازد وقرآن را در اارائه مباحث نقطه اتکاخود قرا دهد به کانون هدایت گری الهی نزدیک تر گشته است وهمین معنی در روش تبلیغ نیز جاری است که روشهای قرآنی بهترین روش تبلیغ است یعنی در سخن گفتن به همه ابعاد وجودی انسان توجه شود عقل وفطرت وقلب واحساس همه مورد توجه قرار گیرد واز روش تک بعدی  پرهیز شود نه تکیه صرف بر عقلیات ونه تکیه تنها بر عواطف روش قرآن نیست قران در کنار افلاتعقلون به فطره الله التی فطر الناس توجه دارد وهمین طور همان اندازه که به انذار بها داده می شود به تبشیر  توجه می شود

3- وقتی باور داشتیم که هدایتگر اصلی خداوند است و واسطه اول وحقیقی امام عصر (ع) آنگاه در کنار توکل به خداوند توسل به امام عصر در هر ارشاد وهدایت وسخنی کارساز خواهد بود مبلغ با اخلاص وتوجه می تواند خود را به ساحت وجودی حضرت حجت ،هادی عصر نزدیک کند ودر واقع تلاش کند تا قلب وزبان خود را انعکاس دهنده نور هدایت حضرت ولی عصر قرار دهد واین جاست که الهامات وامداد های معنوی حضرت می تواند در هر لحظه وهر زمان دستگیر ش باشد? بنابراین در تدارک تبلیغ در کنار مطالعه وفکر ،داشتن ارتباط خالصانه وقلب مخلصانه نسبت به حضرت ولی عصر شر ط اساسی است. صادقانه باید خواست که آن بگوییم که او می خواهد ایمان به این مطلب اضطراب این که مبادا نتواند از پس برخی شبهات وسخن ها برایم وامثال آن را برطرف می کند .

 






تاریخ : شنبه 91/4/24 | 12:36 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

 

إنّا نُحیطُ عِلْما بِاءنْبائِکُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْى ءٌ مِنْ اءخْبارِکُمْ.(1)

 

فرمود: ما بر تمامى احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزى از شما نزد ما پنهان نیست .

 

سَجْدَةُ الشُّکْرِ مِنْ اءلْزَمِ السُّنَنِ وَ اءوْجَبِها.(2)

 

فرمود: سجده شکر پس از هر نماز از بهترین و ضرورى ترین سنّتها است .


إنّى لاَ مانٌ لاِ هْلِ الاْ رْضِ کَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لاِ هْلِ السَّماءِ.(3)


فرمود: به درستى که من سبب آسایش و امنیّت براى موجودات زمینى هستم ، همان طورى که ستاره ها براى اهل آسمان أمان هستند.


مااءُرْغَمَ اءنْفَ الشَّیْطانِ بِشَیْى ءٍ مِثُلِ الصَّلاةِ.(4)


فرمود: هیچ چیزى و عملى همانند نماز، بینى شیطان را به خاک ذلّت نمى مالد و او را ذلیل نمى کند.


اءکْثِرُواالدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجَکُمْ.(5)


فرمود: براى تعجیل ظهور من - در هر موقعیّت مناسبى - بسیار دعا کنید که در آن فرج و حلّ مشکلات شما خواهد بود.


لا یُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا یَدَّعیهِ إلاّج احِدٌ کافِرٌ.(6)


فرمود: کسى با ما، در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمى کند مگر آن که ستمگر و معصیت کار باشد، همچنین کسى مدّعى ولایت و خلافت نمى شود مگر کسى که منکر و کافر باشد.


 


1-احتجاج : ج 2، ص 497، بحارالا نوار: ج 53، ص 175


2-وسائل الشّیعة : ج 6، ص 490، ح 3، بحارالا نوار: ج 53، ص 161، ضمن ح 3


3-الدّرّة الباهرة : ص 48، س 3.


4-بحارالا نوار: ج 53، ص 182، ضمن ح 11.


5-بحارالا نوار: ج 53، ص 181، س 23، ضمن ح 10.


6-بحارالا نوار: ج 53، ص 179، ضمن ح 9.








تاریخ : جمعه 91/4/23 | 6:15 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

                

                                                                                                      

جمعه ها وحیرت وحرمان 

والعصر وانسان وخسران  

جمعه ها وجای خالی یک مرد

امتی گرفتارو غافل از درد

جمعه ها ویک امام وانتظار 

سالهاو غیبت فصل بهار

جمعه ها وفردهای پرادا

جازده خودرازاهل خدا

کی می آید انکه تیغ می کشد برادعا 

رسوامی کند زهد فروشان اهل ریا

 

 






تاریخ : جمعه 91/4/23 | 12:3 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
<   <<   111   112   113   114   115   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.