دیروز شورای نگهبان برای احراز صلاحیت اجتهاد کاندیداهای خبرگان آزمون برگزار کرد اما به نظر می رسد این مساله واین شیوه احراز صلاحیت اجتهاد خالی از ایراد و اشکال ونقد جدی نیست ،چرا که
همان طور که سخنگوی شورای نگهبان هم عنوان کردند مساله آزمون وچگونگی احراز صلاحیت اجتهاد درقانون نیامده بلکه این نظر خود شورای نگهبان است که به این گونه عمل کند وبرای احراز اجتهاد ، خود شخصا از افراد آزمون بگیرد
وآنچه در قانون مطرح است اصل احراز صلاحیت است نه چگونگی آن ،و به نظر می رسد این روش شورای نگهبان هم با روح قانون ناسازگار است وهم با رویه های عرف های علمی نمی سازد
اما عدم سازگاری آن با روح وفلسفه قانون این است که شورا ی نگهبان وظیفه دارد کلیت شرایط صلاحیت را احراز کند که این فرد می تواند کاندیدا شود یانه ؟مثل سایر موارد کاندیداتوری که مجموعه شرایط بما هو مجموع مورد لحاظ قرار می گیرد
فرضا در کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی شرط علمی کارشناسی ارشد وسایر شرایط مطرح است آنجا شورای نگهبان خود آزمون برای احراز این که فرد کارشناس ارشد است یا نه برگزار نمی کند بلکه با تکیه بر مدارک دانشگاهی یا حوزوی عمل می کند
به بیان دیگر کار شورای نگهبان بیشتر حکمی است تا موضوعی یعنی تعیین موضوع به عهده دیگر نهاد ها وارگان هاست وشورا حکم نهایی احراز صلاحیت می دهد بنابراین ورود مستقیم شورای نگهبان دراین مساله فراتر از محدوده قانونی و وظایف واختیارات شورای نگهبان است
امااز نظر عرفی نیز کار شورای نگهبان دارای اشکال است چراکه اجتهاد موضوعی علمی وفنی وتخصصی است واین گونه امور متولیان خود را دارد وشورای نگهبان به عنوان یک نهاد سیاسی نباید دراین باب نظر دهد
خصوصا به خاطر آن که بی طرفی وداوری امانت دارانه او مورد اتهام و تردید قرار نگیرد لذا مثل سایر موارد علمی باید این موضوع به نهاد مربوطه یعنی حوزه محول شود والبته از قدیم الایام سنت وروش ونشانه های روشنی در حوزه برای احراز صلاحیت اجتهاد فرد وجود داشته ودارد
که مهم ترین آن گواهی اساتید بزرگ ومجتهدان ومراجع دراین زمینه است که به اجازه اجتهاد معروف است فرضا وقتی یک مجتهد برجسته واستاد درس خارج حوزه اجتهاد شاگرد خودرا تایید می کند
این سند مهم برای احراز صلاحیت اجتهاد است البته درکنار آن توانایی ارائه درس خارج واستادی دراین سطح عالی نیز از شواهد مهم دال بر اجتهاد است ولذا شورای نگهبان نیز باید به این رویه های شناخته شده تکیه کند .
علاوه بر آنچه که گفته شد ، موضوع دیگری که در بحث خبرگان مطرح است این است که چون خبرگان برای تعیین ولی فقیه وعزل ونصب او تشکیل می شود و و لایت فقیه اصالتا و در مرتبه عام تعلق به همه مراجع وفقهاء دارد و البته در زمان تعیین یک فرد به رهبری این صلاحیت در اعمال ولایت به یک فرد واگذار می شود
با توجه به این موضوع اعمال نظر مراجع در فرایند تشکیل خبرگان باید مورد توجه قرار گیرد وکمترین حقی که باید به مراجع و فقهاء دراین زمینه داده شود این است که صلاحیت علمی واجتهاد افراد داوطلب خبرگان به مراجع وفقهای حوزه داده شود وازآنها نظر خواهی شود
که هم با اصل ولایت عام فقها ء که از ناحیه معصومین علیهم السلام به ایشان واگذار شده کاملا تناسب دارد وهم با رویه های عرفی سازگار است وهم بی طرفی ونظارت وداوری عادلانه شورای نگهبان را تضمین می کند ورفع اتهام وتردید می کند
سلام ای سرمه زیبای چشم فاطمی
سلام ای حلقه مینای بیت هاشمی
سلام ای شاهد شهر خدا
سلام ای دخت ختم انبیا
سلام ای دست کرامت دخت صفی
سلام ای شمع هدایت بیت علی
سلام ای زمزم و صفا و مروه قم
سلام ای مریم عذاری این قوم
سلام ای زائر رضوان رضا
سلام ای بانوی عرفان و وفا
سلام ای آبروی آب وآینه
سلام ای آیت عصمت فاطمه
سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه (س) به شهر مقدس قم گرامی باد
وقتی شیار 143 را از شبکه افق دیدم وتا انتهای فیلم گریستم یاد جمله شهید آوینی خطاب به حاتمی کیا درباره فیلم از کرخه تاراین افتادم که گفته بود فیلمت را دوبار دیدم و هردو بار ازاول تاآخر فیلم گریستم
شیار 143 با ارائه دقیق وصادقانه وبی پیرایه انتظار مقدس ومتعالی یک مادر شهید سیلان اشک وسوختن دل و البته احساس مسئولیت وشرمندگی دربرابر همه شهیدان وپدران ومادرانشان را روانه خانه قلب واحساسمان نمود
والبته درکنار این ها بارقه امید ونوید ،زنده وبالنده بودن راه و رهروان باهمتی که قدرآن راست قامتان را می شناسند وعلم وهنر ارائه این قدرشناسی را نیز آموخته اند بر دلهابارید
شیار 143 تنهایک فیلم درباره جنگ وشهدا نبود مثل کرخه تاراین که تنها یک اثر هنری درباره جانبازان نبود بلکه تجلی وتفسیر یک حس زلال وصادق ومقدس وبی انتهاء بود
شیار 143 بی ادعا وبه دوراز شعار وبدون برخورداری از هزینه سنگین ودارابودن جلوه های ویژه سینمایی ،هنری آسمانی با جلوه های جان گرفته از واقعیات این مرز وبوم ،درد ورنج دلهایی شیدا را به تماشا گذاشت
وبدون تحمیل تصنع و فقط با بهره گیری از صداقت بسیار و نزدیک شدن به ساحت مقدس یک مادر شهید توانست در دلهااحساس متعالی و درد مقدس برانگیزد
شیار 143 بی شک از مصادیق بارز هنر اسلامی ودینی است که از سویی داعیه تذکر و ذکر وتذکره را دارد واز پیرایه های هنرهای مرسوم که غالبا قبله آمالشان غفلت فروزی است پیراسته است
واز سوی دیگر در دام ادعا وریا نیز گرفتار نیامده است وبه شدت صادق وخالص جلوه می دهد که هم از درد می گوید وهم امید وایمان می افزاید وهمه این ها را با زبان زندگی ونه شعار وبیانیه وامثالهم به تصویر می کشد
واین همان نقطه محوری هنر دینی است که بر فطرت استوار است نه بر تظاهر ،فطرتی که در زندگی وواقعیات ظهور وبروز می کند ،شیار 143 می تواند وباید الگوی همه متعهدان به هنر اصیل قرار گیرد این فیلم این مهم را نیز به اثبات می رساند که مهم تر از فیلمنامه وسناریو خوب باید به دنبال سوژه درست بود
واین موضوع در هنر دینی البته اهمیت مضاعف دارد که سوز هایش باید واقعی و زنده باشند نه تخییلی وساختگی وفانتزی
یافتن وشناختن درست ودقیق وبی حجاب حالات یک مادر منتظر و یافتن زبان بیان آن که زبان زندگی و فطرت است هنراصلی کارگردان فیلم بوده است
واز این سوژ های واقعی وعینی و در عین حال مقدس ومتعالی درجامعه ما بسیار می توان یافت به شرطی که هنر مند مومن ومتعهد در پی آن باشد
البته بعداز یافتن شناختن ومعرفت دقیق است شناختی که نباید گرد وغبار تظاهر وادعا وامثال آن را بگیرد
بر روان شهیدان عزیز وبر جان درد کشیده پدران ومادران آنان وبر همت وهنر کارگردان وعوامل فیلم درود وسلام می فرستیم یا علی
درادامه سلسله مباحث عمل صالح به موضوع باقیات الصالحات می پردازیم درایه شریفه بعداز ان که مال وپسران رازینت زندگی دنیابرمی شمرد باقیات الصالحات راخیر می داند
المال والبنون زینه الحیاه الدنیا والباقیات الصالحات خیرعند ربک وخیر املا(46/کهف)
ازسوی دیگر درایه دیگر درخطاب به حضرت نوح که پسرخودرااهل خودنامید خطاب امد که اواهل تونیست وعملی غیرصالح است (هود /46)که این خطاب می رساند فرزند هم عمل است که گاه صالح گاه غیرصالح
بنابراین تااین جا نتیجه میگیریم که فرزندان وپسران می توانندعمل صالح باشند فراترازاین درروایات فرزندصالح باقیات الصالحات عنوان گرفته همچنین انفاق های مالی وصدقات جاریه باقیات الصالحات دانسته شده است
بنابراین فرزند ومال باقیات الصالحات ویازمینه ساز باقیات الصالحات هستند اماچرادرایه شریفه ای که ذکرشد فرزندو مال را زینت زندگی دنیالقب داد درمقابل آن به باقیات الصالحات اشاره کرد
آیاتقابل یین باقیات الصالحات دراین ایه وفرزند ونتیجه مال را باقیات الصالحات شمردن درجای دیگر باهم تنافی دارند ؟وسازگارنیستند ؟
درپاسخ بایدگفت که چنین تقایلی نیست وهر آیه ناظر به وجه وعنوانی است گاهی مال وفرزند بدون عنوان عمل لحاظ می شود که زینت است
اما همین مال وبنون وقتی باعنوان عمل صالح موردلحاظ قرارگیرد باقیات الصالحات می شود پس بین زینت حیات دنیا بودن وباقیات الصالحات شدن فاصله دقیقی است که می شودآن رابه نیت برگرداند
لذاست که درروایت آمده اعمال بانیات هویت می یابند (بحارالانوار ج 67 ص 252) بنابراین عملی بانیت الهی باقیات الصالحات می شود وهمین عمل بدون لحاظ وجه الهی زینت دنیاوفاقدارزش است
وازاین موضوع میتوان یک نکته اساسی را استخراج کرد که بین دنیوی واخروی شدن چیزی فاصله اندکی وجوددارد
ودنیاواخرت دو امراعتباری و وصف اشیاواعمال هستند یک چیزبانگاهی دنیوی می شود وبانگاه دیگرهمان اخروی می شود لذانمی توان دنیاواخرت رامتعلق به دو وادی جدا دانست
مالی که به قصدقربت به دست می آید ودر راه رضای الهی خرج می شود عمل صالح وباقیات الصالحات است
وبدون این لحاظ فاقدارزش است ودنیوی است پس ملاک دراخروی یادنیوی شدن مرتبط ساختن آن باهدف متعالی یعنی خداوند است وظواهر نبایدمارا گمراه سازد چه بساامری درظاهر اخروی است
مثل نماز وحج ودرباطن دنیوی است چون ازنیت درستی برخوردارنیست وبرای ریا وامثال ان است وامری درظاهر دنیوی است ودرواقع اخروی مثل کسب مال و پرورش فرزند بانیت الهی
مذاکرات این دوره 1+5با نتیجه تمدید مذاکره پایان یافت ودراین باره چند نکته قابل توجه است
1-تمدید مذاکره گرچه نقطه مطلوب وایده ال برای مانبود اما به تعبیر رییس مجلس کارعاقلانه ای بود وبه نظر می رسد انتخاب بد میان دوبدتر برای مابود بدتر اول تسیلم کامل شرایط طرفهای مذاکره شدن وبدتر دوم شکست وپایان مذاکره است
وتمدید مذاکره باتوجه به مجموع شرایط بهترین انتخاب ممکن بود وبیان رهبرانقلاب مبنی براین که دشمن نتوانست درمذاکرات مارابه زانودرآورد مویدی بر درستی انتخاب بود ودلیل بر این که نتیجه فعلی مذاکرات منافی عزت وحکمت ومصلحت نبود بلکه درراستای همین اصل مهم بود
2-این روزهادوباره وصدباره تندروهای داخلی از به هیچ رسیدن مذاکره وعزت سوزی آن می گویند ودولت رابه هزار اتهام متهم می کنند والبته غالب سخنانشان شعاری وفاقد دلیل منطقی وبدتر ازهمه به شدت غیر منصفانه است
اولا آن گونه که رهبری نیز تصریح کردند مادرمذاکره زانونزدیم یعنی عزت خودرا حفظ کردیم ثانیا منقدان وبلکه تخریب گران هیچگاه به این سئوال پاسخ نداده اند که آیا شرایط دوسال قبل برای کشورما عزیزانه بود ؟
زمانی که درقبال پول نفت مجبوربودیم درحد خرید موادغذایی آن هم باواسطه با کشورهایی چون هند مبادله داشته باشیم !زمانی که نفت می فروختیم وپولش دربانک ها بلوکه می شد و به خاطر تحریم دارو بیماران خاص وسرطانی ها راهی غیرازمرگ دربرابر خود نمی دیدند !
آیادرشرایطی که رییس جمهورسابق صراحتا دراواخردولتش گفت من حاضرم خودباشما مذاکره کنم وحتی مقام دست چندم هم به این سخن وقعی ننهاد مادر عزت بودیم ؟ازاین گذشته چه کس وکسانی باعث شدند مابراحتی درتحریم شورای امنیت قراربگیریم ؟
آیاغیراز آنان که می گفتند قطعنامه ها کاغذپاره ای بیش نیستند والبته بعداز احساس فشار دست به مذاکره درسطح بالا هم گشودند وطرف مقابل پاسخشان رانداد !حامیان دوآتشه دولت قبل هیچگاه پاسخ نداده اند چرادولت وقت را به اخذ تصمیمات عاقلانه وجلوگیری از تحریم وادارنکردند ؟
اگرتحریم بداست وامروزمی گویید چرابرداشته نشد وهیچ حاصل نشد چراآن زمان درمقابل بی تدبیری ها وحکمت ومصلحت والبته عزت سوزی ها سکوت کردید؟
واقعیت این است که دولت قبل وحامیانش باندانم کاری وافراط گری و حرکت درخلاف مصالح ملی وعدم دفاع به موقع از منافع ملی زمینه تصویب قطعنامه های ظالمانه را فراهم کرد وحال که دولت فعلی درصدد رفع این مشکل است متهم می شود
درحالی که حداقل دستاورد مذاکرات یک سال گذشته بازگشت بخشی ازدارایی های بلوکه شده ورفع تحریم های بانکی وامثال آن است
البته برخی از این افراد تخریب گر اساسا توجهی به مشکلات ورنجهایی که مردم به ناحق ازقبال تحریمها درگذشته وحال می کشند ندارند همین تابستان گذشته درمراسمی یکی ازبه اصطلاح نظریه پردازان این گروه سخنرانی داشت وبنده خوددر آن مجلس بودم
وشنیدم باصراحت والبته وقاحت می گفت مردم به گرانی هاعادت کرده اند وبرایشان مهم نیست واین جناب روحانی است که دست بردارنیست وبعداز پایان جلسه روحانی محترمی بامن گفت که اگر از احوال مردم خبرداشت چنین سخنی نمی گفت
وهم او با تاسف گفت که می داند کسانی درفشاراقتصادی حتی تن به تن فروشی میدهند!وبه نظرمی رسد جای متهم وشاکی عوض شده ویابرخی می خواهند عوض جلوه دهند متهم اصلی غافلان وفارغان از منافع ملت وحامیان افراط گری وبی تدبیری دولت قبل هستند نه دولت روحانی ودیپلمات هایش
3-مذاکره نوعی نبرد سیاسی برای گرفتن حق خوداست وحداقل دو موضوع رادرآن باید دیداول این که ممکن است زمان برباشد همان طورکه دفاع نظامی درمقابل یک متجاوزبه کشور ممکن است زمان زیادی ببرد
ودوم این که لزوما وهمواره نتیجه عالی و ایده ال ندارد همان طورکه دردفاع نظامی چنین است ممکن است خسارتهایی را به دنبال داشته باشد
بنابراین اولا تصویر وتحلیل مااز مذاکره نبایددرمقابل روحیه مقاومت طلبی ونفی آن باشدبلکه مذاکره قوی ومنطقی خود دفاع از آرمانها وعزت ملت ویک جهاداست ثانیا به لوازم ونتایج آن واقع بینانه وبادرنظرداشتن مجموع سود وضرر ها باید نگاه کرد