سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این روزها دولت اعتدال درشرایط سخت وتحت فشار داخلی وخارجی است در بیرون طرفهای مذاکره ناز وکرشمه می آرند وگاه قلدرانه سخن می گویند وراه گفتگورا می بندد 

درداخل نیز دلواپسان  علاوه بر فشارهای روانی درعمل نیز پروژه فشاربردولت را دردستورکاردارند ونمونه بارز آن همین است که بر هر فردی که روحانی به مجلس برای تصدی وزارت فرهنگ می فرستد انگی می زنند

وبراحتی آب خوردن رای منفی می دهند وآن چنان قیم مابانه عمل می کنند که گویی روحانی نه نماینده مردم ونه رییس جمهور است

وحدت نظر واستراتژی مشترک دشمنان بیرونی وبه ظاهردوستان داخلی درفشارآوردن بردولت روحانی درنوع خودجالب وکم نظیر است

البته به تعبیر رهبرانقلاب از دشمن جزدشمنی نبایدانتظارداشت اماو هزارامااز مدعیان منافع ملت و دوست نمایان داخلی که طمع وامید دشمن بیرونی را درفشاربیشتر بر دولت اعتدال افزون تر می کنند

وبا عمل خود این پیام را به بیرون می فرستد که روحانی ودولتش تنهاست ومادردرون وفاق نداریم مواضع ما منافع ملی و برهه حساس وشناخت اولویت زمانی ومکانی نمی شناسد

وباصدای رسا وعمل رساتر اعلام می کند که درهرحال مادرداخل باهم مشکل داریم

اگرشما ای دشمن بیرونی به قول وتضمین وسخن دیپلمات های ایرانی این نمایندگان دولت ومردم اعتماد ندارید وتضمین بیشتر وشفافیت بی نهایت ومداخله درامور داخلی وسرک کشیدن به اسرار نظامی ماوبستن دست دولت مارادر رشد علمی می خواهید

ماهم با شما به شدت اشتراک نظرداریم ماهم ازرواحانی ودولتش خوشمان نمی آید ماهم به این دولت وحرف ها وتصمیمات وانتخاب هایش اعتماد نداریم ماهم با پیشرفت این دولت وپیشبرد اهدافش مخالفیم

ماهم چون شمادخالت بیشتر وبیشتر درکارش وتضمین بی نهایت ازاین دولت را می خواهیم اگرشما دولت روحانی وسخنان دیپلمات هایش راغیرصادقانه می دانید

وفکر می کنید برخلاف گفته هایش درصدد ساخت بمب اتم وآشوب جهانی است ماهم این دولت را قبول نداریم وارا موید فتنه وفتنه گران ودرصدد ایجادفتنه داخلی میدانیم

وجالب تراین که مواضع ما یعنی دلواپسان داخلی وشما دشمنان محترم  خارجی! یک نقطه مشترک مهم دیگر هم دارد وآن این که هردو بیش ازهمه باتوفیق علمی این دولت مشکل داریم

شمابه بهانه بمب هسته ای از پیشرفت علمی وفنی این دولت می هراسید ماهم به بهانه فتنه از رونق وسامان گرفتن وزارت علوم این دولت بیشترین دلواپسی را داریم

شما عاشق تحریم وتعلیق  هستید ما هم شیفته تمدید وتکرار رای عدم اعتماد به وزیر در صورت لزوم به مهم تر از وزیر وایضا معلق نگاه داشتن کارها وتصمیمات پس ای دشمن محترم !می بینی که ماچقدرباهم تفاهم داریم وچقدر این دولت اخ است

البته می دانید که رای مردم به این دولت هم از روی احساسات زودگذر بود ومردم هم طبق برآوردما که درداخل هستیم دیگرامید چندانی به این دولت ندارند!

پس شماهم ای دشمن محترم ! بیخودی روی حرفهای این دولت حساب نکنید وهمچنان بر مواضع خود مثل ما درفشار براین دولت پافشاری کنید بلکه سعی ماوشما نتیجه عاجل دهد واین دولت مستعجل باشد که حوصله ماوشمارا برده است






تاریخ : جمعه 93/8/30 | 3:18 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

آقای دکترسرافراز باحکم رهبرانقلاب برریاست صداوسیمابرگزیده شدند وایشان درنطق خود وعده اجمالی برخی اصلاحات در صداوسیمارادادند

که امیدمی ر ود به درستی وجدیت عزم بر اصلاح وحل معضلات کنونی داشته باشند

درزمینه مشکلاتی که به اصلاح وتغییر در رسانه بزرگ صداوسیما احتیاج دارند چند موردرا می توان اساسی تر ودارای اولویت بیشتر دانست

1- اولین مشکل زیربنایی صداوسیما تفکر واعتقاد حاکم بر آن است که نگاهی ملی به رسانه ای که باید ملی باشدندارند رسانه ای که ازبیت المال ارتزاق می کند وباید متعلق به همه مردم باشد

وآینه انعکاس دهنده افکار وسلایق وآداب وسنن وهمچنین مشکلات ومعضلات مردم باشد اما متاسفانه بسیاری مواقع دچار نگاه حزبی وجناحی وباندی شده است

به نظرمی رسدقبل از هرچیزاین نگاه بایداصلاح شود البته ریشه نگاه انحصار گرایانه به ابزار فرهنگی قدرت واقتدار وعدم رعایت عدالت درآن بازگشت به عدم اهتمام وحساسیت و توجه جدی نخبگان جامعه  به  این نوع عدالتی های دارد

اگر به همان اندازه که بر بی عدالتی اقتصادی حساسیت وجود دارد بر بی عدالتی های فرهنگی وسیاسی نیز توجه شود و اگر تقیبح وتوبیخ و تنبیه ای که بر ظالمان عرصه اقتصاد می رود

در حوزه های دیگر حقوق مردم ازجمله حقوق سیاسی وفرهنگی می رفت کمتر شاهدبی عدالتی های فرهنگی بودیم

2-مشکل دیگر صداوسیما دور شدن آن از عمق و هنر واقعی ومشغول ومشعوف به کمیت وظاهر شدن است خلا هنری به سهولت در سریال ها وفیلمها نمایان است

وغالب سریال ها از حداقل لوازم هنری بودن تهی هستند که بخشی ازاین موضوع بازگشت به روحیه انحصارطلبانه در صداوسیما ومیدان ندادن به نیروهای کاربلد و ازآن طرف واگذاری امکانات به افراد هنر ناشناس دارد

3-معضل دیگر صداوسیما در ارائه برنامه های دینی است که بیشتر متکی بر القا وتلقین مستقیم و زبانی وعدم استفاده اززبان هنر وتصویر وهمچنین عدم هماهنگی بین پیامهای دینی که مستقیما گفته می شود

با آنچه در فیلمها وسریالها غیر مستقیم ارائه می شود  به گونه ای که می توان گفت که متاسفانه صداوسیما تن به یک سکولاریسم داده و محتوای فیلمهایش سنخیتی با آموزه هایی که بر زبان آورده می شوندندارد

واین معضل بازگشت به ظاهر گرایی و دلخوش کردن به شعار وغفلت ازباطن ومحتواست

4-مشکل دیگر صداوسیما نبودجامع نگری در بخش های مختلف سیاسی وفرهنگی واجتماعی است نه در الگودهی نه در ارائه وبیان معضلات ونه در مدیریت بحرانها ی اجتماعی سیاسی وفرهنگی جامع نگری دیده نمی شود

وهمین باعث میشود که شاهد غیبت عنصر انصاف در تحلیل ها وانعکاس وقایع باشیم وگاه این مطلب باعث نوعی خود فریبی برای متولیان وعدم پیشبینی درست حوادث وگمراه شدن بخشهایی ازخواص ونخبگان گردد 

5-معضل اخری که دراین نوشته به آن اشاره می کنم وبه نوعی نتیجه مشکلات قبلی است ازدست رفتن اعتماد و نگاه بخش قابل توجهی از جامعه به صداوسیما ست که لطمات جبران ناپذیری را به بار می آورد ومرذدم را به سمت رسانه های دشمن سوق می دهد

که اصلا مطلوب نیست وبه نظر می رسد رییس جدید باید بیشترین همت رادر بازسازی اعتماد مردم وجلب توجه  آنان با عنایت به حل معضلات قبلی مصرف دارد

 

 






تاریخ : پنج شنبه 93/8/22 | 5:23 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

سلسله مباحث عمل صالح مدتی به تاخیر افتاد که بااین نوشته ادامه آن را پی می گیریم،ازجمله ویژگی های عمل صالح دارا بودن وصف هدایت گری است

اساس هدایت دردست خداوند متعال است واوست  که بالذات هدایت می کند اما بالعرض این هدایت گری را در  افراد و ابزار ویا اوصافی قرار داده است مثل هدایت گری پیامبران ،امامان ،عقل ،فطرت وکتب آسمانی

درکنار این منابع هدایت دومنبع دیگر در درون هر فرد وجامعه برای هدایت گری تعبیه شده یکی ایمان که فرمود  :یهدیهم ربهم بایمانهم  پروردگارشان به وسیله ایمانشان آنان را هدایت می کند (9/یونس)

ودیگری عمل صالح است وعمل صالح نقش هدایتگری دارد دلیل قرآنی آن هم این آیه شریفه است

که فرمود :انی غفار لمن تاب وآمن و عمل صالحا ثم اهتدی ،من آمرزنده کسی هستم که توبه کرد وایمان آورد وسپس هدایت شد، طه /82

در آیه شریفه هدایت پس از عمل صالح ومتفرع بر آن ذکر شده که میرساندعمل صالح هدایتگر است

همچنین در آیه دیگر گمراهی را با عمل کافر پیوندداد وفرمود الذین کفروا و صدوعن سبیل الله اضل اعمالهم ،

کسانی که کافر شدندو مردم را ازراه خدا باز داشتند خداوند اعمالشان را گمراه می کند ،محمد/1

دراین آیه به وصف گمراهی عمل کافر پرداخته شده که می رساند در نقطه مقابل آن عمل مومن هدایت بخش است و هدایت گری عمل به این معناست که هر عمل صالح چراغی میشود برای مومن در تشخیص راه وعمل صحیح

وانسان مومن همان طور که با ارتباط گیری با انبیاء وامامان به راه هدایت می شود همین طور هر عمل صالحی که انجام می دهد خود این عمل اورا به راه و عمل صالح دیگر رهنمون می سازد واین  هدایت گری از چندجهت وبه چند دلیل قابل تبیین است

یکی طبق قانون کلی همراهی وتناسب که در کل هستی وجود دارد و هر فکر یا عملی میل به هم سنخ خود دارد و  اشتراکات اعمال  آنهارا باهم مرتبط می سازد چه درطرف خیر چه شر

لذا در روایت آمده فرضا دروغ کلید شرهاست یعنی با گفتن دروغ انسان خودبه خود وارد وادی و سرزمین شر میشود در چهت خیر نیزاین گونه است که عمل صالح انسان را وارد مملکت صلاح می کند

وقتی انسان وارد شد آن گاه خیر وصلاح های دیگررا نیزمی بیند ومی شناسد وبه خاطر آن ارتباط ارگانیک بین اعمال همجنس هر عملی طالب عمل هم سنخ خود خواهدبود وجویای آن وعمل صالح صالح دیگری را خواهدیافت

لذا این که در روایات تاکید بر تسریع به انجام عمل صالح ومقدم کردن اعمال صالح به  ویژه مثل نماز یا صدقه صبحگاهی شده

ودر آداب سنتی نیز داریم که همه در آغاز روز یا آغاز بناگذاری یک کار مهم مثل ازدواج وامثال آن می کوشندبا خیر وصلاح شروع کنند

از همین روست که انسان با هر چیز آغاز نمود به دنبالش متناسب با آن را دنبال خواهدکرد چه خیرباشد چه شر ولذا بدرستی وحکمت گذشتگان ما بر آغاز اعمال خود دقت وتوجه داشتند

جهت دیگری که عمل صالح هدایت به عمل صالح دیگر می کند بازگشت به ذات صلاح طلبی عمل صالح است قبل گفته شد که عمل صالح از ریشه صلح وصفاست بنابراین نتیجه آن نیزصلح وصلاح خواهد بود

جهت سوم هدایت گری عمل صالح ارتباط آن با ایمان وبه نوعی ایمان سازی عمل صالح است ایمانی که طبق صریح آیه ای که مورد اشاره قرار گرفت هادی انسان است

بنابراین ازآنجا که عمل اثر ایمانی دارد وعمل صالح ایمان متناسب با خودرا به بار می آورد وایمان هدایتگر شخص است لذا عمل صالح نیز نقش تعیین کننده در هدایت دارد

واین که در عاشورا برخی افراد از جمله فردی مسیحی و دوتن ازخوارج وفردی که مشهور به عثمانی بود یعنی زهیر ،علیرغم مشکل ایمانی وعدم اعتقادجدی اولی به امام توانستند هدایت یابند وبه خیل یاران سیدالشهدا بپیوندند

و در زمره شهداء قرار گیرند گویی بازگشت به برخی اعمال صالح آنها دارد که درآن برهه حساس به دادشان رسید وهدایتشان کرد و درنقطه مقابل افراد بسیار دیگر که مدعی اعتقاد به امام بودند وازیاریش بازماندند به خاطر نقصان در عمل صالحشان بود که نتوانست هدایتشان کند






تاریخ : سه شنبه 93/8/20 | 4:54 عصر | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

ریاست آقای ضرغامی بر مهمترین رسانه کشور یعنی صداوسیما بعداز ده سال روبه اتمام است ودراین ده سال مجموعه آنجه اتفاق افتاد افت شدید رسانه در همه زمینه های فرهنگی وسیاسی واجتماعی بود

دراین مدت درسیاست  رسانه ملی بیشتر ارگان وبلند گوی حزبی وبلکه باندی شد در فرهنگ انحصار گرایی وتنگ نظری به اوج رسید

ورسانه ای که در دهه های نخست انقلاب عرضه گاه اندیشه های عمیق وآینه تفکرات مختلف ونماینده سلایق متعدد بود به موسسه ومدرسه ای غیر انتفاعی با معلمان ومدیرانی محدوددر یک سطح وسلیقه نازل خصوصادر عرصه فرهنگ دینی بدل شد 

بیشتر از نشر معرفت واندیشه جامع دینی واسلامی شاهد  تظاهر به دین وشعار اسلامیت بودیم به عنوان نمونه بر حجاب ظاهری بانوان درهمه فیلمها وسریال ها باجدیت نظارت شد

اما ازاصول وباطن معارف دینی چون عدالت وکرامت انسان ودیدن رنج جامعه ودرد مردم به شدت غفلت شد

اسلام اجتهادی وپویا وروشن بین وخرد محور که در دهه نخست انقلاب در سخنان استاد مطهری ودکتر شریعتی وعلامه جعفری وفیلمهای فاخری چون امام علی وسربداران و میرازکوچک خان تجلی می یافت

در دهه اخیر این اسلام جای خودرا به اسلام مداحان و واعظان متوسط داد برنامه های کارشناس محور با قلب هویت ودر راستای سیاست رفیق وباندبازی جزوبی مایه ترین برنامه ها گشت

درسیاست عرصه بر اکثر جناح ها وتفکرات تنگ شد غیر ازصداوتصویر تند روان تند زبان دیده وشنیده نشد والبته شاهکار صداوسیمادر انتخابات 88 بود که به دفاع تمام قدازیک کاندیدا برخاست

وبا فراهم ساختن فرصت تمام وکمال برای او وجفادرحق کسانی که به وسیله آن فرد مورد تهمت وافترا قرار گرفتند دست وپا و زبان اورا درترکتازی وفتنه انگیزی بازبازگذاشت

در عرصه اجتماعی هم به جای توجه به نیازها ومشکلات جامعه واقعی به جامعه سازی پنداری همت گذاشت کوششی که غیراز اتلاف منابع وثروت هاحاصلی نداشت

واین چنین شد که این سازمان عریض وطویل و پربودجه مقابل رسانه ها وماهوارهای خارجی ودشمن وحتی شبکه های ریزه میزه فارسی در جلب وجذب مخاطب کم آورد

واقعیت این است که صداوسیما در این د هه دچار دوخبط یکی فرهنگی ودیگری سیاسی شد اودر سیاست حزب وجناح وگروه خودرا مساوی با کل ملت پنداشت ودریک خود شیفتگی وخودبزرگ بینی افراطی گرفتار آمد

ودرعرصه فرهنگ  خصوصا فرهنگ دینی  به ظاهر گرایی وقشریت وسطحی نگری به علاوه انحصار گرایی مبتلا شد 

وچنین شد که سازمانی که بنابود طبق توصیه امام دانشگاه عمومی وسراسری باشد خودرادرحد مدرسه ومکتب خانه ای کوجک وعقب افتاده وبی جذابه تقلیل داد

ودر عرصه ملی متاسفانه به جای رفوی تفرقه ها وآّب بر آتش اختلافات افشاندن وزدون کینه ها ونزدیک کردذن دلها به ایجاد اختلاف وافتراق وانشقاق همت گماشت

در فرهنگ عمومی به جای اخلاق پروری به تکریم تخریب گران ودر عوض ایجاد فرصت برابر  به بایکوت وبه جای عدالت دربیان به سانسور حقایق روی آورد

وگاه ازاشاعه شایعه ودروغ نیز ابا نورزید واین شد که اعتماد بسیاری را به خود متزلزل ساخت وبازار رسانه های دشمن را پررونق نمود






تاریخ : جمعه 93/8/16 | 12:7 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()

درادامه پرسش و پاسخ های عاشورایی به طرح سئوال وجواب دیگری می پردازیم

سئوال ، چراامام حسین (ع) در کربلا درخواست کرد که بگذراند او برگردد وبه مدینه  برود ؟*

قبل از  پاسخ دادن به سئوال درباره خود سئوال واهمیت آن باید متذکر شد که این سئوال حداقل از دو جهت مطرح است

جهت اول  منافات ظاهری این خواسته باتصمیم جدی امام درحرکت به سمت کوفه حتی بعدازشنیدن خبر شهادت مسلم وآشکار شدن بیعت شکنی کوفیان می باشد

واگر بنا به بازگشت بود چرا همان زمان برنگشتند ؟ و دیگر این که  این  درخواست در ظاهر با روحیه شجاعت امام و آمادگی برای شهادت سازگار نیست

چواب ،همانطور که اشاره کردیم وقبلا درنوشته ای به تفصیل درباره آن سخن گفتیم امام علیه السلام بعداز شنیدن خبرشهادت مسلم ازحرکت به سمت کوفه بازنایستادند

وگفتیم دلیل مهم آن اثبات پایبندی به عهد و پیمان از جانب امام بود

مرحوم کوه کمره ای درکتاب گرانسنگ خود (هفتاددو تن ویک تن ) به نقل از(ابصار العین فی انصار الحسین )جمله ای ازامام حسین نقل می کند که سند و مدرک دلیل مطرح شده است

طبق آن گزارش فردی به نام طرماح که از کوفه آمده بود وخبر شهادت قیس بن مسهر را آورده بود امام را از رفتن به کوفه به خاطر نداشتن یارویاور درآنجا بازمی دارد

وپیشنهاد می دهد که به منطقه ای کوهستانی که قبیله اش انجا بودند برود

ولی امام درجواب اوچنین فرمود : خداوند به تو و قبیله ات جزای خیر دهد اما بین ما ومردم وعده وسخنی است که با وجود آن قادر به بازگشت نیستیم ،**

ازاین سخن امام برمی آید که دلیل عدم بازگشت امام همان پایبندی به عهد و وعده ای بود که بین امام وکوفیان مطرح بود وامام اخلاق وانسانیت عهد شکنی وخلف وعده را ازجانب خود جایزنمی دانست

بنابراین تا به این جا مشخص است که امام برای پایبندی به پیمان تا نزدیک کوفه آمدند واگر سپاه حر مانع نمیشد چلوتر می رفتند

اما چرا امام درعاشورا درخواست نمودند که بگذارند اوبرگردد وبه جای دیگر برود؟

به این سئوال حداقل ازدو دید می توان پاسخ داد یکی ازدید رأفت و شفقت امام بر کسانی است که درمقابلش صف کشیده اند

وآماده کشتن او هستند کاری که آنها را جهنمی خواهد کرد وامام رحمت نمی خواهد حتی دشمناش براحتی جهنمی شوند

وبه آنها فرصت می دهد که راه بهتری انتخاب کنند این درخواست نظیر خطبه های امام درمعرفی خود وبیان نسب خویش است تا حجت تمام شود

و مشخص شود که افراد با علم و آگاهی وبا خواست واصرارخود راه جهنم را پیش گرفتند این جواب از منظر عرفانی ونگاه ازبالا ودید وسیع وبلند مقام امامت است

وجواب دیگر که  می توان داد از منظر اخلاقی وسیاسی است

وآن این که بعدازصف کشیدن لشگر کوفه مقابل امام کار امام در اثبات وفاداری به عهد تمام شد وعهد شکن وعهد باور روشن شدند

حال عقل و وظیفه واخلاق ودیانت اقتضامی کند که برگردد وموضع عدم بیعت با یزید واعلان عدم مشروعیت اورا به گونه ای دیگر ابرازکند

و روشن است که اولا دشمن اصلی امام این لشگر واین مردم بزدل وطماع که درمقابلش صف کشیده اند نیستند دشمن اصلی یزید است

واگر هم جنگی بناست درگیرد باید بین لشگر شام ویزیدیان وامام باشد نه بین امام ومردم سست عنصر کوفه

ثانیا هدف اصلی امام سرنگونی یا حداقل رسواساختن حکومت است وبنانیست جان عزیزخود ویارانش را باهرعنوان ودرهر شرایط قربانی کند

وشهادت طلبی منافاتی با روش عقلانی وحساب شده داشتنن ندارد

واگر بناست جان فشانی هم رخ دهد این باید به بهترین شکل وبا تحمیل بیشترین هزینه برای دشمن باشد

لذا امام حسین علیه السلام در عاشورا درعین تکیه شجاعانه بر اصولش مثل عدم بیعت با یزید

وفریاد رسای ( الا وان الدعی ابن الدعی قدرکزبین اثنین بین السله والذله و هیهات منا الذله ***) واقع بین وجدی درمبارزه بادشمن اصلی است 

واساسا  درخواست  بازگشت امام دلیل بر عزم امام برای مقابله با حکومت وداشتن برنامه مستمر انقلابی است

چون امام درخواست بازگشت را با پافشاری بر عدم بیعت گره می زند واین  یعنی ادامه مبارزه با دشمن اصلی تا سرنگونی او

* کتاب سیدالشهدا ویارانش (تلخیص کتاب هفتاد و دو تن و یک تن )ص 184

**طبق نقل بلاذری در انساب الاشراف امام درخواست بازگشت به مدینه نمودند،انساب الاشراف ج3 ص 182،به نقل ازکتاب تاملی درنهضت عاشورا نوشته رسول جعفریان

***تحف العقول ص274






تاریخ : سه شنبه 93/8/13 | 1:27 صبح | نویسنده : مرتضی زارعی | نظرات ()
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.