درنوشته قبل به عقیم وعلیل بودن علم جدید حتی در ادعای قدرتمند ساختن انسان با اشاره به برخی نشانه های آن پرداختیم درادامه بحث به برخی از دلائل این ناتوانی و ناکامی می پردازیم
1-اولین ومهم ترین دلیل ناکامی علم جدید بریده بودن آن از ایمان وسکولاربودن علم است علمی که فارغ از وجود معنا وغیب وخداوند به کشف واختراع می پردازد وتعریف او از طبیعت وانسان تعریفی تک بعدی وناقص وابتر است
روشن است که نتایج لازم ومفید را درحیات بشری به بار نخواهد آورد علم اگر حتی خودرا مکلف به کشف حقیقت نداند ودرپی قدرت ورفاه بشرباشد باید شناخت درستی از بشر ومنابع دراختیار او چون طبیعت داشته باشد
به بیان دیگر علوم تجربی بر شناخت های کلی واولی درباره انسان وطبیعت باید متکی باشد وتازمانی که این شناخت های مبنایی صرفا مادی وتک ساحتی است نتایج هم تک بعدی ویک جانبه است وعلم به جای رشد تورم خواهد داشت
وبه جای تکامل حقیقی به رشد کاریکاتوری روی خواهد آورد این بدان می ماند که در کشف دارویی آن آثار آن دارو بر سایر قسمت های بدن نادیده گرفته شود ودرنتجه محصول کار اگر دردی را درمان کند دردهای دیگری را تولید خواهد کرد وضعیتی که به نوعی درتمام ساحات علم جدید به نوعی جاری است
2-دومین معضل وعلت ناتوانی علم جدید به تکیه افراطی بر تجربه وحس وعقل جزیی ونادیده گرفتن عقل کلی در روش های تحقیق باز می گردد علوم جدید که برروش تجربی متکی هستند نه تنها از دین وایمان بریده افتاده بلکه اعتنای چندانی به پیش فرض ها ومبانی کلی عقلی نیز ندارد
وخودرا از هدایت عقل فلسفی نیز محروم ساخته است مراد از عقل کلی وفلسقی عقلی است که از بالا ناظر بر کار عقل جزیی است وتاثیر وتاثرات عمل او و تعامل اورا با سایر اجزاء وساحات انسانی مورد برررسی قرار می دهد
درواقع از اتفاقات نامیمونی که در دوره جدید رخ داد تفکیک وجداسازی افراطی شاخه های مختلف علم وفلسفه از هم بود که درنظر وعمل رخ داد درنظر تحقیقات تجربی خودرا مقید به نگاه ونظر به سایر رشته ها نمی داند درعمل هم عالمان ومحققان تجربی هم اطلاع واشرافی بر مبانی فلسفی وعلوم انسانی ندارند
واین تفکیک وجداسازی که به اسم تخصص گرایی رخ داده باعث شده که هر رشته ای راه خودرا برود وانسانی که از مجموعه دستاوردهای تجربی وانسانی وفلسفی می خواهد بهره گیرد ودارای روح وشخصیت واحد است دچار تناقض وتضاد خواهد شد
چراکه رابطه محصولات علم تجربی با داده های علوم انسانی وفلسفی مشخص نیست و هر رشته ساز خودرا می زند واز دلائل پریشانی وپارگی شخصیت انسان جدید همین است که جان او با تضادها وتناقض ها وتکثرهابدون اتکابر محور وحدتی درگیر است
3-سومین مشکل علم جدید درعدم توجه به عقل عملی واخلاق است گفتیم که علم جدید بر حس وتجربه وعقل جزیی متکی است واز ایمان و عقل کلی منفک است حال اضافه می کنیم علاوه بر این ها ازعقل عملی نیز به دور افتاده ورابطه علم واخلاق وعقل عملی نیز روشن نیست وعلم تجربی اساسا توجهی به حکمت عملی ندارد
مراد از عقل عملی وحکمت عملی که محور اخلاق هستند عقلی است که متکفل انگیزه واراده درانسان است وعلم نظری را که محصول عقل جزیی است در قسمت انگیزه و اراده وارد کرده وعلم رادر جان فرد جریان می دهد
ونادیده گرفتن عقل عملی باعث شده است که عالمان علم تجربی علم در جان خودآنهارسوخ نکند تاچه رسد به رسوخ درجان دیگران واین موضوع دو اثر نامبارک دارد اول این که گرچه علم نظری هست اما اعمال جاهلانه است وعالمان ومتخصصان به شدت مادی گرا وسود محور هستند وبا علمشان بیشتر تجارت می کنند
دوم علم وعالم تجربی در کاربرد علم نیز به شدت متکی به ابزار است ودرنبود وسایل عالمان تجربی کارایی ندارند وکوچکترین کار وکشف درد وعلتی باید برانواع آزمایشات وبهره گیری از تکنیک باشد درحالی که عالمان علوم تجربی در گذشته به دلیل رسوخ علم درجانشان نیاز چندانی به ابزار نداشتند
ودرهمین زمینه می توان به جدا شدن علم وعالمان از امداد والهام الهی نیز اشاره کردکه ندیدن نقش هدایت گری الهی در عمل وبه کار گیری علوم باعث محرومیت عالمان جدید از منبع لایزال امداد والهام الهی نیز شده است
Ills Nakami new flag
Writings before Vlyl sterility of modern science , even in a strong claim to the man pointed to some signs discussed later , we will discuss some of the reasons for this inability and failure
1 - The first and most important reason for failure of modern science to be cut free from the belief that there Vskvlarbvdn science scientific sense God Vghyb Vakhtra tries to discover the nature of humans , he defined one-dimensional definition is Vnaqs Vabtr
It is clear that the results will not be useful to the human Drhyat science if its even required to know the truth Vdrpy power Bshrbashd welfare must understand the nature of human resources, provided he is
In other words, experimental sciences, general knowledge about human nature Vavly Vtazmany should be based on the fundamental understanding of the results of the purely material realm Vtk is one-dimensional and one -way inflation will be a science instead of
the new science is an ongoing
2 - the second leading cause of disability dilemma of modern science to rely on experienced extreme Vhs Vql Vnadydh taking part in the general sense of the research method returns a new science experiment Brrvsh rely not only been detached from religion , but ignores much of the premises Vayman fundamentals total the reason is
Vkhvdra the direction of philosophical wisdom deprived of the means of Intellect Vflsqy rational observer that the above work is part of the reason Vtasrat effects of his action and interaction of human Vsahat him with the other components are examined
In fact, the unfortunate events that occurred in the new era of extreme Vjdasazy separated branches of science Philosophy of empirical studies that consider themselves bound to consider and act occurred at Vnzr practice time scholars in other disciplines do not know experimental researchers also know the basics Vashrafy humanities are philosophical
3 - The third problem with modern science and ethics on practical reason is due Drdm said that modern science is based on sense experience Vql component is separated from the general faith and reason had to add in addition to these practical Azql remote relation to the science and ethics of practical Vql It is not clear empirical science is essentially concerned with the practical wisdom
Vnadydh taking practical reason has caused scholars Empirical science is not science at John Khvdanharsvkh how this issue seems to permeate Darjan other two are inauspicious first theory is that although it is ignorant actions of the severity of professionals Valman knowledge with material oriented axis profitability most businesses do
Vdrhmyn Valman science field can be separated from the divine point of relief Valham observational Gary divine guidance in practice and seeing the result of applying the new reality of exclusion and eternal source of divine aid is Valham
مورخان علم جدید معتقدند از زمانی که فرانسیس بیکن گفت که درعلم به جای حقیقیت باید دنبال قدرت بود ،علم پای درپله های پیشرفت گذاشت وبشر به برکت علم جدید هروز قدرتمندتر از گذشته گشت
این اندیشه که نظر مرسوم و مشهور زمانه نیز هست می خواهد بگوید بشر جدید با علوم جدید بسیار قدرتمندتر از بشر قدیم است ظواهر امر هم شاهد و موید این نظراست سلطه کم نظیر انسان جدید بر طبیعت واستخراج ذخائر پنهان زمینی کشف نیروها وقدرت های نامرئی
ودراختیار گرفتن آنها اختراع وسایل وابزار پیشرفته وصنایع گوناگون وتسخیر کرات وجو و فضا وبسیاری از جلوه های دیگر تکنولوژی همه وهمه نشان دهنده رشد تصاعدی قدرت وقوت انسان است
اماامروز درمقابل این ادعا وآن نشانه هاسئوالات وابهامات وایرادات مهمی قرار گرفته که نظریه قدرتمند تر شدن انسان جدیدرا به چالش جدی کشیده است که دراین جا به برخی اشاره می کنیم
1-درادعای مذکور قدرت انسان با ابهام مطرح شده ومشخص نشده که این قدرت روحی است یا جسمی واگر صد دلیل بر قدرت گرفتن جسم انسان باشد هزار نشانه ودلیل بر ضعیف تر شدن بعد روحی وروحانی انسان جدید داریم
افزایش غفلت وسست شدن اراده ها و فراموشی عوالم دیگر وغیب ومعنا که به مددرسانه ها اتفاق افتاده وهروز بدتر از دیروز می شود همچنین بروز وگسترش پدیده هایی چون اعتیاد ومفاسد اخلاقی اجتماعی وبی عاطفگی وگسست روابط انسانی و...که همه ضعف وانحطاط روحی انسان جدید را می رساند
حداقل کلیت ادعای قویتر شدن انسان زیر سئوال می رود ونهایت قدرتمند تر شدن تک بعدی و نامتعادل انسان جدید را می توان مدعی شد
2-اما علاوه بر قدرت روحی قوت جسمی وظاهر انسان جدید هم امروز مورد تشکیک جدی است اگر از جمله نشانه های قدرت را سلامت جسمی بدانیم این سلامت امروز به انحاء مختلف مورد تهدید است
از تاثیرات مخرب غذاهای مصنوعی وبی کیفیت تا دوری از طبیعت وآب وهوای سالم وپاک تاکم تحرکی وعوامل بسیار دیگرکه همه باعث ناسالم وضعیف تر شدن انسان جدیدشده است بنابراین بشر امروز علاوه بر جنبه روحی در جسم وتن هم روبه ضعف است
3-مهم تر از ایرادات گذشته معکوس شدن رابطه انسان وابزار در عصر جدید است اگر در اوائل پیشرفت انسان برابزار مسلط بود هرچه زمان می گذرد این رابطه به عکس می شود واین ابزار است که بر فکر وجان واراده انسان حکومت می کند واورا دنبال خود می کشد
این نکته را هرکس درزندگی فردی خود نیز به راحتی می تواند احساس کند سیطره انکار ناپذیر تلویزیون ویارانه وماهواره و امثال آن بر زندگی انسان جدید قابل انکار نیست از زمانی که تولید و تکثیر ابزار از حیث کمی وکیفی توسعه سرسام آوریافت ورسانه های متعدد ومتکثر همه ساعات وساحات زندگی بشر جدید را تسخیر کردند
دیگر سخن از اراده وقدرت انسان گفتن افسانه پردازی وخیال پردازی ویا فریبکاری بیش نیست و واقعیت تلخ این است که انسان جدید نه تنها قدرتمند تر نشده که بسیار ضعیف تر وذلیل تر از قبل گشته است
بنابراین علم جدید علاوه برآن که دررساندن انسان به حقیقت ناتوان است والبته ادعای آن راهم ندارد در آنچه که مدعی آن نیز هست یعنی به قدرت راندن انسان هم عقیم وعلیل است وبه نظر می رسد در اهداف و روش ها و منابع علم جدید باید تجدید نظر اساسی صورت گیرد
ورنساس علمی گذشته که تابه امروز امتداد دارد به رنساس ونقد و اصلاح جدید وجدی محتاج است .
Science sterile
New science historians believe that Francis Bacon once said that science should instead seek power actually had made ??progress in the science of foot Drplh Vbshr prayer, each day stronger than before thanks to modern science was
Conventional and well known in terms of the notion that time is going to say the new human sciences too powerful witness appearances and showed the old man will be taken into the new man as dominance of low- hidden reserves terra extraction nature forces invisible power
Advanced tools Industry invented various means of getting them hyped Vtskhyr Vdrakhtyar barley, space technology, and many other effects are all human strengths are all indicative of the power of exponential growth
1 - Draday not circumscribe the power of the ambiguity concerning the mental or physical power , if the power of the human body has a hundred thousand marks of the weaker than subsidize the human Vrvhany have new ROUHI
Will increase the mantle of ignorance and forgetfulness other worlds Vghyb meaning that Mddrsanh Vhrvz happened yesterday is worse than the incidence and spread of social phenomena such as addiction , moral Vmfasd Web inhumanity Vgsst human relationships and all the weaknesses of the human spirit Vanhtat new will take
At least the whole claim being stronger more powerful Vnhayt question is one-dimensional and unbalanced new man can be claimed
2 - But in addition to physical strength , mental strength and appearance of the new man today if the signs of power Tshkyk serious physical health to know the different ways in today"s health is threatened
The damaging effects of artificial food web and water quality to avoid natural healthy climate Vpak Takm mobility of factors Dygrkh all causes of unhealthy Jdydshdh become so weak that human psychological aspects in addition to the growing body weakness Vtn
3 - Most of the elements of the inverse relationship between humans and tools in the new era of the early development Brabzar dominant as time goes on and this means that the relationship is contrary to the thinking man"s John Varadhan rules are followed Vavra takes
Vsahat new human life captured
In other words, the will power of people telling fiction or deception Vkhyal building is no more than a bitter reality is that the new man is not only more powerful than before have been much weaker Vzlyl
should be
Scientific Vrnsas passed along to the pan today Rnsas Wagdi Vnqd and reform is needed .
استاد جوادی آملی در درس تفسیر خود تعبیر زیبا وحکیمانه ای داشتندو آن این که مومن در تقلید خود نیز محقق است ایشان با تکیه واستناد به آیات قران در اتباع عالمانه می فرمود ( جامعه ایمانی در همه امور محققانه عمل می کند آن که پیشرو است محققانه هدایت می کند وآن که مقلد وپیرو است نیز محققانه پیروی می کند)
این نگاه به جامعه دینی وایمانی هم عقل نواز است وهم منظر زیبایی از حیات اجتماعی را به تصویر می کشد در فضایی که از سویی برخی روشنفکران سکولار اندیش اصل واساس تقلید وپیروی را زیر سئوال می برند .
واز سوی دیگر عده ای متعصبانه فقط بر پیروی وتقلید صرف پافشاری می کنند، تبیین دقیق ودرست موضع قرآن کریم آن هم از زبان عالمان به زبان وفرهنگ قرآن چون استاد جوادی املی نوری بر دلها وشوقی بر قلب های جویندگان حقیقت می افکند.
تقلید وپیروی محققانه یعنی اولا مومن به دلیل تعصب وحب وبغض فردی وگروهی تابع کسی نیست بلکه به خاطر حکم عقل وایمان در پذیرش و اطاعت از آگاهان پیرو ومدافع کسی وصاحب اندیشه ومعرفتی است
ثانیا پایبندی به این پیروی نیز وابسته به حفظ حریم تحقیق از سوی هدایت کننده اوست واگر ببیند که کسی که بناست حرف ومشی وهدایت محققانه داشته باشد خود از جاده تحقیق وحق محوری خارج گشته دیگر پیروی واطاعت ودفاع معنای خودرا ازدست می دهد
وهمچنین هدایت گران وکسانی که حرفشان مطاع ومتبوع جامعه است این مقام وموقعیت را مدیون حق محوری وحق جویی می دانند ومی دانند که اگر از مسیر حق منحرف شوند نباید توقع پیروی وهمراهی مومنان را باخود داشته باشند
همین باعث می شود که در جامعه حقیقتا دینی هم هادیان جامعه مقید باشند که سخن محققانه بگویند وراه وروش حق وعدل را زیر پا نگذارند وهم توده مردم سخنی را می شنوند که از سر حقیقت جویی وعدالت طلبی ادا شده است
در چنین وضعی جامعه داری، توام رشد وحرکت خواهد بود واین موضوع اگر درهمه عرصه های کوچک وبزرگ حیات اجتماعی ما پیاده شود و همه پیروی ها با قید علم وشرط تحقیق باشد بسیاری از مشکلات فرهنگی اجتماعی سیاسی ما که به خاطر جانبداری ها وپیروی های متعصبانه شکل می گیرد حل خواهد شد.
اگر عهد وعقد های ما بر این اساس باشد به جای توجیه انحرافات وتزیین زشت کاریها ی افراد موثر در جامعه به تذکار وتذکر وتوجه دادن به اصلاح آن روی می آوریم ودر جامعه ای که اصل پذیرش تحقیقی تحقق داشته باشد
هیچ فرد برجسته ای که سخنش تابعینی دارد فکر عوام فریبی وخلط حق وباطل را به خود راه نخواهد داد وهیچ جمع وجناح وگروهی خودرا تاابد ملتزم به حمایت بی قید شرط از فرد یا افرادی نخواهد دید که همه با حق عقد اخوت دائمی دارند نه با افراد وجریان ها
این روزها نمایش فیلم رستاخیز در جشنواره با واکنش های منفی از جانب برخی مراجع معظم تقلید وعلماء وهمچنین برخی اصناف مذهبی چون مداحان مواجه شده است ومحور اعتراضات بازگشت به نشان دادن چهره حضرت عباس علیه السلام درفیلم دارد دراین زمینه چند نکته قابل توجه است
1-نشان دادن چهره ذوات مقدسه حرمت ذاتی ندارد بلکه بیشتر به خاطر عوارض منفی آن است لذا فرضا فقیه بزرگی چون آیت الله سیستانی با قید نداشتن عوارض منفی وعدم خدشه به ساحت شخصیت مورد نمایش آن را بلامانع می دانند
(سؤال: صورتگری یا صحنه سازی از زندگانی محمد (ص) یا دیگر پیامبران گذشته یا معصومین (ع) یا هر راز و رمز مقدس تاریخی و نشان دادن آنها بر پرده سینما یا صفحه تلویزیون یا تئاتر وغیره جایز است؟
پاسخ آیتالله العظمی سیستانی: «اگر اصل حرمت و بزرگداشت آنان رعایت شود و شخصیت مقدّس آنان را در اذهان مردم خدشه دار نکند، مانعی ندارد.») سایت شفقتنا
2-سالهای سال درکشور ما تعزیه اجرا می شده وودرآن افراد نقش امام حسین وحضرت عباس علیهما السلام را اجرا می کردند و به حرمت وحتی کراهت آن حکمی صادر نشده است واین ابهام مطرح است که تفاوت این دو (تعزیه وسینما ) درچیست ؟وچرایکی جائز ودیگری حرام اعلام می شود ؟این موضوع ومساله ای فقهی است که اهل فن باید درتبیین آن نظر بدهند
3-واکنش برخی مراجع وعلماء به موضوع قابل درک است چرا که آنان وظیفه پاسبانی از ارزش ها واحکام شرعی را دارند ومسئولان وهنرمندان نیز باید رویه ای اتخاذ کنند تا مخا لف احماع یا مشهور نظر علماء نباشد وبه هرنحو ممکن نظر این بزرگواران را تامین کنند
اما واکنش مداحان درنوع خود جالب است کسانی که سالهاست با انواع روشها از جمله تقلید از برخی ترانه هاوترویج سبک های مذموم در عزادری ها و یا ترویج غلو وامثال آن خود ارزش ها ومقدسات را ملکوک کرده اند حال دربرابر این فیلم گارد گرفته اند! وای کاش درادعای خود صادق می بودند اول خود وهم صنف های خودرا اصلاح می کردند
4-وزارت ارشاد باید قبل از دادن پروانه ساخت به این نوع فیلمها این گونه مقررات را درنظر داشته وبه فیلمسازان متذکرمی داد تا باعث بر انگیخته شدن احساسات و هدر رفتن سرمایه ها وناامید شدن هنرمندان نگردد واشتباه صداوسیمارا که درسریال مختار مرتکب شدند تکرار نمی کردند
وحال هم باید به درحد امکان بین اصلاح فیلم واستفاده از آن جمع کند وبا استفاده از تکنیک هایی چون هاله نور هم امکان نمایش عمومی را فراهم آورد وهم نظر مراجع وعلماء را نامین کند
در کتاب فروشی همین طور که کتاب ها را نگاه می کردم یکدفعه چشمم به تصویری که روی جلد کتابی بودافتاد خیلی آشنا بود، کتاب را برداشتم وبه دقت نگاه کردم خودش بود اسماعیل سریشی ،از بچه های هم محلی ومسجد که چند سال پیش در درگیری با گروهک ریگی به شهادت رسید
در باره اسماعیل با این که هم محلی قدیمی بودیم خیلی نمی دانستم کتاب را خریدم وبعد از خواندن آن حس غریبی به هم دست داد انچه که درباره این شهید از زبان خانواده ودوستانش نوشته شد ه بود برایم درس آموز وشگفت بود
جوانی که با دیپلم به استخدام نیروی انتظامی درآمده ودر سن بیست ودوسالگی به آرزوی دیرینش رسیده است وبعد از شهادت هم(در رویاءهای صادق ) همواره مرشد و هادی خانواده و دوستانش در زندگی وامور معنوی است
یاد جمله امام افتادم که (شهداء راه صدساله را یک شبه طی کردند )اسماعیل نه حوزه رفته بود نه تحصیلات بالای دانشگاهی ومطالعات عمیق عرفانی داشته نه از خانواده ای خاص بو ده است نه استاد ومرشدی داشته است
وعجیبتر این که متعلق به همین زمان ودوره است اوسال 65 متولد شد ه و87به شهادت رسیده است اوفرزند یک کارگر ساد ه است کارگری زحمت کش ومتدین اجمال آنچه که از زندگی اسماعیل می توان گفت این که اولا مقید به حلال وحرام بود ه است
دوم این که آنچه را که از روایات ومعارف می دانسته عمل کرد ه است رعایت حق الناس ،رعایت حقوق پدر ومادر ،ودر خدمت اهل بیت بودن، زندگی وشهادت او درسی وبلکه حجتی است برای ما که بدانیم هدایت ومعرفت ومقامات معنوی در همین نزدیکی است ،
این که انباشتن معلومات بدون عمل را هگشا نیست بلکه اویس وار واسماعیل گونه به آنچه که می دانی عمل کن خداوند هدایت وعنایت ویژه به تو خواهد کرد وبالاتر از آن تورا مجرای هدایت دیگران خواهد کرد
اسماعیل درعمل نشان داده که یقین به تعالیم قرآن واهل بیت(ع) دارد او در شبی که دیر از هیئت به منزل برگشته است برای این که پدر ومادر را از خواب شبانه بیدار نکند ساعتها در هوای سرد زمستان همدان پشت در می ماند ولی زنگ در را نمی زند
او زمانی که کارگری می کرده وبه خاطر این که بعضی روزها برای شرگت در کلاس رانندگی یک ساعت زودتر کار را تعطیل می کرده روز بعد یک ساعت اضافه کاری به خود می داد ه است تا نانی که به خانه می برد حلال باشد
،او وقتی که خود ونا محرمی را در کوچه ای خلوت تنها می بیند به سرعت از آنجا دور می شود مبادا به گناه بیفتد وچنین چشم ودلی پاک لایق می شود تا زهرای مرضیه در خواب به او بشارت شهادت دهد ،
انبیاء از ما ایمان وعمل می خواستند وائمه وبزرگان همواره تاکید کرد ه اند که عمل به دانسته ها وترک محرمات انسان را به مقامات عالی می رساند وامثال اسماعیل حجت وشاهد عینی این ادعا هستند
او شیفته شهادت بو ده و در زیارت امام رضا آن را خواسته است زندگی ومرگ اسماعیل آینه روشنی است مقابل چشمان ما تا بدانیم در همین دوره وبا این شرایط هم می شود به سعادت وکمال رسید
اگر خودمان بخواهیم که فرمود:والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ، آنان که در راه ما تلاش کنند ما آنان را به راههای خود هدایت می کنیم
عنکبوت /69